صفحه رسمی شاعر فاطمه حق نژاد
|
 فاطمه حق نژاد |
تاریخ تولد: | جمعه ۵ فروردين ۱۳۰۰ |
برج تولد: |  |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۸ |
| تا کنون 31 کاربر 145 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
|
گم شدم
لابلای هزار کاغذریزه
ریز به ریز خواندم
باریزه کاری
ریز ریز شدم
خیلی ریز نوشته اند
ریز ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۳۰۱۰ در تاریخ شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۴
نظرات: ۴
|
|
|
من از خاکم
روی خاک تعصب دارم
اگر چیزی را به او بخشیدی
در آغوش می پرورد
باهزاران قطره ی دیگر
می ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۲۹۰۶ در تاریخ چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۲۳
نظرات: ۶
|
|
|
راه که می روی
جای قدمهایت
تاابدالآباد می ماند
روی این کره ی خاک آلود
قومی گامهایشان را
باتو کوک ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۲۷۹۵ در تاریخ يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۰۲:۲۰
نظرات: ۵
|
|
|
امشب طبع شعرم
مثل زنبور به جانم افتاده
نیش زنبورهای درمانگر
کهیرهای درشت
راه گلویم را می بندد
...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۲۶۸۰ در تاریخ پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۰۲:۱۴
نظرات: ۴
|
|
|
با درختان میروی
چون درختانه
بهار شان را خواستی
ستاره ای
که از آسمان سرد شب
چیدی
تا به دست ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۲۵۸۶ در تاریخ دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۹ ۰۲:۰۵
نظرات: ۴
| مجموع ۳۸ پست فعال در ۸ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر فاطمه حق نژاد
|
|
|
![]()
همیشه وقتی از زندگی سخن می آید هزار و یک لفظ دلپذیر به زبان می آوریم و به صد زبان ترجمه‌اش می کنیم.
همواره منتظریم که زندگی بهتری داشته باشیم، و چشم انتظار زیباترین لحظه هایش هستیم.
ولی
|
|
جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹ ۰۲:۵۸
نظرات: ۲
|
|
|
![]()
ساعت 5 است. فرشید* با شادمانی بلیط به دست به خانه می آید. بعد از 11 سال صاحب نوزادی شده اند که به شکرانه این نعمت الهی سفری را آغاز نموده اند.
خانم فرشید: "اتوبوس ساعت چند راه می افته؟ آخرین شیفت
|
|
پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹ ۰۶:۰۷
نظرات: ۲
|
|
|
![]()
می‌گویند غم هجران دوست بسیار گران است و ما تم و متحیر، که من نیز که واصلم اندوهی بس بزرگ آزارم می‌دهد، و آن اینکه معشوقه سر به گریبان برد آنگاه که نگاه عمیقش به رخسار گرد نشسته ام، که حکایت
|
|
سه شنبه ۲ دی ۱۳۹۹ ۱۱:۱۷
نظرات: ۲
|
|
|
![]()
بعضی وقتها که سخن از گذشت زمان و سرعت آن می‌شود آدم خیلی حرف برای شعار دادن دارد می‌گوید مثل برق گذشت! چه زود! چه خوب! چه حیف! اما شاید معنی اینها را نفهمد. حتی می‌گوید مثل چشم بر هم زد
|
|
دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۹ ۰۶:۴۵
نظرات: ۲
|
|
|
![]()
به نام او که وصفش در مجموعه اذهان نمی‌گنجد؛ و میانگین الطافش به موازات نیمساز ازل خطی تا ابد می سازد؛ و آنگاه که اراده دَوران محیط حکمتش را کردیم، در شعاع نادانی به نقطه تسلیم رسیدیم؛ و این از مخ
|
|
شنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۸:۵۸
نظرات: ۴
| مجموع ۶ پست فعال در ۲ صفحه |
