سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شاید قسمت این است

        شعری از

        آرمان پرناک

        از دفتر . نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۰:۲۳ شماره ثبت ۹۸۹۴۹
          بازدید : ۳۱۶   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ___________________________
         
        شاید قسمت این است
        که تو را هر بار
        نشان کردم
        گُمت کردم.
        گُمت گردم
        بعدِ آن باران که زد،
        پای آن چشمه که تو
        به من لبخند زدی و
        گونه هایم خیس تر.
         
        شاید قسمت این است
        که درست
        وقتی خاطرم خوابش برد
        ردِّ دستت پای دل،
        آرزویم را گرفت.
        چه بگویم جز...حیف!
         
        شاید قسمت این است
        که نسیم
        زودتر از روزِ نیاز
        عطر تو را بر تن زد و
        جان من و رُزها گرفت.
        چه بگوییم جز...حیف!
        چه بگویم جز این:
        که من و یادت روز
        که من و یادت شب
        رو به روی آینه
        از دلم گفتم فقط
        هِههه...
        آینه بدجور شکست.
        من نمی گویم دگر،
        که تو تکرار کنی و
        قسمتم این بشود.
        حال،
        در مسیرِ خاطرم
        اوّل باران است هنوز
        خداحافظ را نگو
        ببین!:
        من و یک چتر بسته،
        زیرِ باران ها سلام! ....
         
        ___________________________
        26 اردیبهشت 1400
        آرمان پرناک
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3