سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        هبوط

        شعری از

        میناتمدن خواه

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۷ فروردين ۱۴۰۰ ۰۲:۰۴ شماره ثبت ۹۷۷۹۳
          بازدید : ۶۱۴   |    نظرات : ۶۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر میناتمدن خواه
        آخرین اشعار ناب میناتمدن خواه

         
        دیگر نمی توان بازگشت
         بلعیده باتلاق ردپاهایی را
        که سایه ها بر پشتش سنگینی می کردند 
        و نجواها در گوشش پچ پچ
        چشمانم را می بندم 
        کودکی در ذهنم تاب می خورد 
        چشمانم را باز می کنم 
        جوانی با پیری الاکلنگ بازی می کند 
        تو بی تاب صدایم می زنی 
        من هنوز دستانم به زندگی آلوده است...
         
        ***
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۰:۴۴
        درود بر شما 🌷🌷🌷🌷
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۰:۲۵
        عرض ادب و ارادت خدمت شما استاد بزرگوار جناب آقای محمدی سپاسگزارم از لطف و حضورارزشمندتان 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۲:۵۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۸:۲۶
        من هنوز دستانم به زندگی آلوده است...
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درودبرشما خندانک
        زیبا قلم زدید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۵:۵۴
        عرض ادب و ارادت سرکارخانم عجم نازنین و عزیز 🌹 سپاسگزارم از حسن توجه و حضور ارزشمند شما 🌹 زیبا نگاهید 🌹🍃
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۱:۰۰
        درود بانو
        بسیار زیا و دلنشین بود
        پر معنی و موثر
        موفق باشید خندانک
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۰:۳۶
        عرض ادب و ارادت خدمت شما استاد گرانقدر و بزرگوار🌹 سپاسگزارم از حسن توجه و حضور ارزشمندتان 🌹 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۰:۰۹
        سلام ... هرچند عمر صنعت تشخیص ، بسیار طولانی ست و چه در شعر و چه در نثر ما و چه در فولکلور این ملت سابقه ای به قدمت تمدنمان دارد ( با توجه به هزاران هزار داستان و مثل در نزد اقوام ایرانی ) و بعد از رواج شعر فارسی از اواخر قرن دوم هجری ، ردپای این صنعت را میتوان در اشعار رودکی و شهید بلخی و ... جست . اما دو موج در تاریخ ادبیات هم به وجود آمد که استفاده از این صنعت بسیار شد . یکی از اواخر قرن نهم که سبک هندی در ایران رونق گرفت و صنعت تشخیص ( قرار دادن غیر انسان به جای انسان ) از ویژگیهای این سبک بخصوص در شعر افرادی چون صائب و بیدل دهلوی به شمار میرود . موج دوم هم از نیمه دوم قرن چهاردهم شروع شد و شاعرانی چون حسین پناهی و قیصر امین پور و سهراب سپهری بسیار از این آرایه بهره مند شدند .
        در شعر فوق هم نقطه ی قوت یا بهتر بگویم پررنگ ترین ( و شاید تنهاترین ) آرایه ، تشخیص باتلاق ، سایه و نجوا بود و در نیمه ی دوم شعریت اثر با تصاویر شاعرانه تضمین شده است ( مثل بازی کردن کودک در ذهن ) اما آنچه به نظرم میتوانست کار را بهتر پیش ببرد ، وسواس بیشتر شاعر در پر کردن خلال های معنایی بین جملات بود بطوریکه ارتباط میان سه قسمت شعر قویتر میشد و کار یکنواختی و قوام بیشتری می یافت :

        ۱-

        دیگر نمی توان بازگشت
        بلعیده باتلاق ردپاهایی را
        که سایه ها بر پشتش سنگینی می کردند
        و نجواها در گوشش پچ پچ

        ۲-
        چشمانم را می بندم
        کودکی در ذهنم تاب می خورد
        چشمانم را باز می کنم
        جوانی با پیری الاکلنگ بازی می کند

        ۳-
        تو بی تاب صدایم می زنی
        من هنوز دستانم به زندگی آلوده است...


        و همین تفکیک ملموس ، باعث شده که شعر حالتی اپیزودیک بگیرد و در خوانش آن سکته های خفیف ایجاد شود .
        بی تردید این قلم توانایی و پتانسیل سرودن دارد چون مشخص است که با منطق شاعرانه بیگانه نیست


        خندانک خندانک


        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۹:۳۱
        عرض ادب و ارادت خدمت شما شاعر بزرگوار جناب آقای مانا سپاسگزارم از حسن توجه و حضورارزشمندتان 🌹🍃
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۰:۱۶
        عالی بود مانا فقط جای پچ پچ زم زمه بهتر نبود؟
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۲:۱۶
        درود بانوی ادیب خندانک
        خییییلییییی قشنگ بود، احسنت خندانک
        زنده باشد شاعر متفکر خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۱:۵۷
        عرض ادب و ارادت شاعر گرامی جناب آقای اسماعیلی 🌹 سپاسگزارم از لطف و حضور ارزشمندتان 🌹 زنده باشید 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۲:۵۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۵:۵۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۰:۲۲
        سلام خواهرم با احساس بود
        میشه خیلی بهترش کرد
        موصوع خوبیه خندانک
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۱:۵۸
        عرض ادب و ارادت خدمت شما 🌹 سپاسگزارم از لطف و حضور ارزشمندتان 🌹 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۳:۰۳
        مازيار جان ديگه ازين بهتر چي ميخواييم؟
        واو به واو درست و بجا
        بهترين شعريست كه در اين ٢هفته در سايت خواندم
        البته در كنار شعر پژمان خندانک
        حيف است بايد در ليست اشعار پرمخاطب قرار بگيرد.
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۱:۲۶
        من هنوز دستانم به زندگی آلوده است
        درود بانو خندانک
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۵:۵۴
        عرض ادب و ارادت آقای محمدی بزگوار 🌹 سپاسگزارم از حسن توجه و حضور ارزشمندتان 🌹 🌹🍃
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۲:۴۷
        واااي به به خندانک خندانک
        سلام خواهرم عجب شعري
        انقدر ذوق زده شدم كه دلم ميخواد يه نقد توپ بنويسم
        زبان مدرن، شعر خوش تكنيك، كليشه ندارد، عاااالي
        تصوير بكر، آفرين افرين افرين افرين
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۵:۵۹
        عرض ادب و ارادت برادر بزرگوار وگرامی جناب آقای علامیان🌹🍃 سپاسگزارم از حسن توجه و حضور ارزشمندتان🌹🍃 چه خوش اگر نقد بفرمایید که موجب دلگرمی و پیشرفت می شوید 🌹🍃 عالی وجود شماست 🌹🍃 🌹🍃
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        حدیث عبدلی (یارا)
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۵:۲۸
        سلام و درود به شما مینا جان

        زیبا بود

        قلم تان هماره سبز

        خندانک
        خندانک
        خندانک
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۰۱
        عرض ادب و ارادت عزیزدل نازنین یاراجانم ❤ سپاسگزارم از حسن توجه و حضور ارزشمندتان ❤ زیبانگاه شماست ❤
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۱:۰۲
        بداهه تقدیم شما شاعر گرامی
        شاعرا
        ای رفیق نازنینم
        خوشم
        روزی که شعرت را ببینم
        خندانک خندانک خندانک
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۱:۱۲
        عرض ادب و ارادت استاد عزیز و گرانقدرم جناب آقای انصاری بسیارخوشحال شدم کامنت پرمهر شما رو دیدم 🌹 سپاسگزارم از لطف و حضور ارزشمندتان🌹 مثل همیشه بداهه ای زیبا و دلنشین🌹 امیدوارم سلامتی و سعادت دویارجدانشدنی از شما باشند 🌹 درپناه الهی باشید🌹
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۰:۱۷
        سلام دوباره نقد مانا عالی بود منم منظورم همین بود با کمی دقت در سطر بندی شعر رو عالی تر می‌کرد و اینکه جای پچ پچ اگر از //زمزمه //استفاده میکردبد بهتر بود بنظرم
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۱:۵۱
        🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی معصومی
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۱:۱۴
        خندانک خندانک
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۱:۴۹
        عرض ادب و ارادت 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۲:۱۲
        سلام سركار خانم تمدن خواه
        وقت بخير

        چون دوست خوبم راجب كليات شعر و صنعت تشخيص گفتند، من از جنبه ديگر ميپردازم.
        خواهرم شعر شما به دلايل زير شعر خوب و به روزي است:
        زبان، براي زيستِ شاعر است
        و از گنگي و ابهام، از اطناب و لفاظي بيهوده،
        مانيفست و شعار ، كهنگي تصاوير و تزاحم تصاوير ،
        خرج كردن بيهوده آرايه ادبي و پرگويي و... به درستي پرهيز كرديد.
        خيلي ها پيچيدگي را با ابهامِ گنگ اشتباه ميگيرند.
        شعري كه خطابه نيست و واژه ها درحال خودنمايي نيستند و در خدمت مفهوم شعر است و نه مسائل ديگر. (خيلي مختصر و مفيد)

        بحثي كه امروزه خيلي از اساتيد راجبش صحبت ميكنند و شما رعايت كرديد
        ( لزوم ترجمه پذيري است)
        مخاطب خارجي نگاه به بكار بردن آرايه ها و نوع پرداخت، وزن و قافيه و... نميكند، چون تكنيك هاي شعري در زبان هر كشوري متفاوت است،
        پس چه چيزي برجسته ميشود: مفهومي كه منتقل ميكنيد و صد البته( تصوير) تصوير سازي مهمترين عامل است.

        حالا، تكنيك بكارگيري از تصاوير در شعرتان را بررسي ميكنيم:
        ديگر نميتوان بازگشت
        بلعيده باتلاق
        رده پاهايي را
        كه سايه ها بر پشتش سنگيني ميكردند و
        نجواها در گوشش پچ پچ
        جدا از آرايه، تصوير بلعيدن رده پا توسط باتلاق بكر است و اين باتلاق هرچيزي ميتواند باشد و به طور مشخص در انتقال مفهومي ساده،پيچيدگيِ زيبايي نهفته است.
        و شروع كوبنده ي (ديگر نميتوان بازگشت) را معنا ميبخشد.
        شما مخاطب را رها نكرديد و بدون لفاظي باز هم شگفتانه رو كرديد:
        چشمانم را ميبندم
        از پس بستن چشم قرار است چه اتفاقي رخ بدهد؟!
        كودكي در ذهنم
        تاب ميخورد
        اين تصوير از هوش شاعرانه شما و شناخت مفهوم شعر نشأت گرفته و با ذهن مخاطب سروكار دارد.
        اين (تاب) دو منظوره است كه در پايان كنار ضربه نهايي نقش خودش را ايفا ميكند.
        و تاثيرات و برداشتهاي متنوعي در ذهن مخاطب دارد.
        چشمانم را باز ميكنم
        اين باز و بسته شدن چند لحظه اي پلك چند منظور دارد
        كه راحترين برداشت گذر عمر يا تقابل است.
        جواني با پيري
        الاكلنگ بازي ميكند
        تصويري ست كه منِ مخاطب را شگفت زده كرد، و باز شناخت خوب شما از شعر را نشان ميدهد.

        تو بي تاب صدايم ميزني
        (اين تاب آن تاب تحمل هم هست و هم نيست) و قلقلكي كه در ذهن مي آورد قشنگ است ميدانيد چرا؟
        چون در كنار (الاكلنگ،تاب) آورده، عجب هوشي تماماً دو وجهي و دو پهلو واقعا آفرين.

        و اما... ضربه نهايي كه راجبش گفتم:
        من هنوز دستانم
        به زندگي آلوده است
        اصلا تمام شعر به كنار و اين (زندگي) كه دست را آلوده ميكند، به كنار
        چند برداشتِ متفاوت و يك معناي كلي دارد، خودش يك شعر كامل است.
        البته ناگفته نماند در تمام بندهايي كه به تفكيك راجب تصويرش صحبت كردم
        آرايه ادبي به درستي و مفيد وجود دارد.

        حالا من مخاطب با خواندن اين شعر به فكر فرو ميروم،
        تجزيه تحليل ميكنم، از زاويه ديد خود به شعر نگاه ميكنم
        و پيام شعر هم به خوبي بدون شلوغ بازي و پرداختهاي بيهوده منقل شده است
        در كل مختصر و مفيد شعري روان و خوب خواندم.
        مگر رسالت شعر و شاعر جز اين است؟!!! شما نشان داديد شعر آن دور دورها نيست و كافيست
        در عصر خود باشيد و بيانديشيد، تا ببينيد چگونه تصوير هر اتفاق دورو اطراف ميتواند يك شعر خوب باشد.
        حالا جالب اينجاست، مخاطبِ خيلي كنجكاو پيش خودش ميگويد:
        يعني امكان دارد شاعر يك روز در نيمكت پاركي نشسته و مشغول تماشاي بازي بچه ها،
        رفته در عالم خيال و اين شعر را سروده!؟!!! نميدانيم شايد. اصلا هر زمان و هر مكاني كه بوده، مهم (شعر خوب)است، كه خوب است. خندانک خندانک
        شما در كنار مطالعه و تمرين بيشتر كه همه ما شاعران نياز داريم، با همين دست فرمان جلو برويد حتما موفق خواهيد شد و نامتان سر زبانها خواهد افتاد.
        بنا به دلايلي كه نميدانم تيك نقد رنگش پريده و سفيد شده اما، مهم رسالت شاعر است كه انجام دادم. خندانک
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۱:۴۸
        عرض ادب و ارادت مجدد خدمت شما برادر بزرگوارم جناب آقای علامیان ابتدا سپاسگزارم از وقتی که گذاشتید و نقد استادانه و منصفانه ای که نوشتید برادر ارجمند نه اینکه دوستان شاعر فکر کنند چون تعریف از شعر کردید من میگویم نقد منصفانه است دلیل دیگری دارم... اینکه تعصب بیجا ندارید و به روز خواندید و نوشتید... من خودم شخصا شعرکوتاه می گویم و هرازگاهی شعر بلند که زیر ده خط هست از اساتیدم آموختم در دنیای فست فودها شعر هم باید فست فودی باشد به قول شما مخاطب مهم است... و اینکه من کنار شعرم سنجاق نشده ام... شعر باید به تعداد مخاطب هایی که می خوانند تعبیر داشته باشد... گرچه در سایت های ادبی چون خودم را شاعر نمی دانم فعالیت آنچنانی ندارم ولی بسیار مفتخرشدم که نقدی از شما در صفحه حقیر به یادگار می ماند... بله کاملا کودکی را دیدم که بی( تاب)مانده بود و نمی توانست سوار شود و متاسفانه مادرش دستش آلوده بود به فضای مجازی... که میشود گفت زندگی دیگر فقط در دنیای مجازی حقیقی ست... و بازهم قدردان لطف و محبت شما هستم درپناه الهی سلامت و مستدام باشید
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۳:۱۲
        همچنين شما برايتان سلامتي و موفقيت آرزومندم، بله با شما موافقم، آنها كه بر خلاف جهت
        شنا ميكنند فهميدند ماجرا چيست، و دير يا زود از پرگويي كوتاه مي آيند.
        (امروزه مديريت زمان و به روز بودن ابزار انسان انديشمند است) سرفراز و سبز باشيد خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۳:۱۸

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۳:۱۸

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۱:۳۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        تاراناصری راد (خاطره)
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۱:۳۶
        به به
        جوانیتان با پیری الاکلنگ بازی کرد وشعر زیبای شما باما
        هزاران درود بانوی نازنین ❤
        طلوع درخششتان جاوید
        🌷🌷🌷
        🌷🌷
        🌷


        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۰:۳۴
        عرض ادب و ارادت عزیزدلم سرکار خانم خاطره نازنین❤ سپاسگزارم از حسن توجه و حضور ارزشمندتان ❤ به به...به نگاه و وجود زیبای شما ❤ ❤🌹❤🌹❤
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا درویش زاده
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۴:۵۰
        هزاران درود خندانک خندانک
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۰:۳۱
        عرض ادب و ارادت 🌹 سپاسگزار حضور ارزشمندتان هستم 🌹 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۰۶
        خندانک
        میناتمدن خواه
        میناتمدن خواه
        شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۵۹
        ⚘⚘⚘
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7