يکشنبه ۴ آذر
سوگ شعری از شیرین احمدوند
از دفتر اشعار شیرین نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۲۰:۳۵ شماره ثبت ۹۲۷۸۶
بازدید : ۲۲۵ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب شیرین احمدوند
|
برخیز آخرین مسافرجادهء باران
چشم به راهند ومنتظر همه یاران
آه ای نسیم سرزده از جاده های غرب
بلندشو با پاهای استقامت طوفان
از چنگ مرگ کنار جاده ها فرار کن
بلند شو تو از زیر چرخ مرکبت آسان
با پرچم رسالت پیامبران بر دوش
بر خیز یا علی بگو، وی مدد کند یاران
مهتاب آسمان چرا آنشب نتابیدی
کلبهء عشق تَرک خورد و شکست سر و سامان
ای بی قرار علم برای زنگ مدرسه
باعزم جزم خویش قبل آفتاب تابستان
بلند شو فراگیران ز شوق برپا داده اند
باز کن در، بفرما بگو، به روی شاگردان
حکم قضا بود ولیکن چقدر تو رفتی زود
برخیز و ز سوختن نهراس و مباش حیران
چشم هامان کور و کاش آنشب با تو بخواب می رفت
ای فلک خانهء مرگ کاش آن دم بشد ویران
قلمت را زمین بگذار ولی نخواب هرگز
برخیز نشسته در انتظار، مادرت گریان
گر استخوانت شکست تو دلت قرص بود ولی
دل پَرسا پُر زبغض شد چو ابر پُر باران
مهمان نوازی تو زبانزد مگر نبود؟
بلند شو این شعر جای من شود به تو مهمان
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
موفق باشید