یادی کنم از شاعران ، از ابتدا تا انتها
تصویرِ هر یک را نما ، با رودکی از ابتدا
از رودکی ، رودک دلا ، گویم برایت پندها
با چنگ گویم این سخن ، چنگی بزن افکار را
از شاعری حرفی میان ، روشن ضمیری بود آن
چون بلبلی در بوستان بودش ، میان گل در نوا
یادی کنم از بلخیان ، از بوشکوری یاد ها
تعلیم شعرش پُر گُهر چون سنگ الوان پُر بها
یادی ز فردوسی کنم ، از رستمی اسفندیار
یادی ز سیمرغی کنم ، اندیشمندی بین ما
از خسروی ناصر کنم یادی ، که تعلیمات او
تعلیم او با حکمتی ، هر جا زبانزد ، برملا
یادی ز سعدی می کنم شیرین سخن ، شیرین بیان
یادی کنم از بوستان ، هر بابِ حکمت را ، نما
از ساغری یادی کنم ، خیّام را ، یاد آوری
با جرعه می ، گردی فنا با جرعه ای دیگر بقا
گویم برایت از لسان غیبی ، غریبی علم ها
یادی ز شیرازی کنم ، یادی ز حافظ ای رها
از شاعری گویم سخن ، هزّال بودش شوخ طبع
بس بذله گویی نکته دان ، از ماست مویی را جدا
یادی ز لیلایی کنم ، یادی ز شیرین جانِ من
یادی ز فرهادی کنم ، یادی ز تیشه ، ماجرا
با قال و حالی روبرو حسّی درون را بازگو
از شمس و مولانا برایت حرف ها دارم بیا
از اهل جامی یاد شد جامی ، کنم یاد آوری
با سبعه ای اورنگ او هر شاعری گشت آشنا
عطّار را یاد آوری با بیشه عرفانی ، نما
وادی به وادی راه طی ، آن جا که هُدهُد رهنما
از سعد سلمان یاد شد ، حبسیه هایش خواندنی
حبسیه اش چون مرهمی ، مجروح را باشد دوا
یادی ز شروان می کنم ، یادی ز خاقانی دلا
دارد قصاید بی نظیری با فصاحت بس رسا
یادی ز عرفانی کنم ، یاد از سنایی می کنم
با نظم عرفانی نما ، ما بینِ شاعر با حیا
مضمون صائب را نگر ، نازک خیالی های او
پُر نکته چون ضرب المثل در حُکم سبکی بس علا
از محتشم یادی کنم ، با هاتفی شیرین سخن
شوری به پا هر یک دلا ، یادی شود از نینوا
از شهریاری یاد کن ، یادی ز بابا حیدری
ما بین هر یک شاعری ، یادی کنی از والیا
ولی اله بایبوردی
23 / 07 / 1398
بسیار زیبا و جالب بود
عیدتان پیشاپیش مبارک