دوشنبه ۳ دی
توبه شعری از محمدحسین برزکار
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۸ آبان ۱۳۹۸ ۲۲:۳۷ شماره ثبت ۷۸۴۴۰
بازدید : ۸۶۴ | نظرات : ۱۰
|
دفاتر شعر محمدحسین برزکار
آخرین اشعار ناب محمدحسین برزکار
|
مدتی بی حرمتی بسسیارشد
این زمان ازخواب دل بیدارشد
مدتی عمرم به ویرانی گذشت
درجفا وجهل نادانی گذشت
مدتی به دغدغه کردم گناه
شرمگینم کنون رویم سیاه
عفوکن بی حرمتی های مرا
محوکن دون همتی های مرا
رحم کن بربنده زاروحقیر
کن عنایت برمن مسکین پیر
آمدم ترسم که گویی دیر شد
قلب تودربندودرزنجیر شد
آمدم باصدنیازوصدامید
تاشوم شاید به لطفت روسپید
|
|
نقدها و نظرات
|
باسلام خانم طاهرحسین زاده عزیز شما شعر توبه عطارروکامالا خوندیدخواهشا اول شعر روکامل بخونید بعداحتراق وتهمت به این بزنید که شعر مال شخص نیست من شعر عطار رو براتون میفرستم کامل بخونید ببینید این شعر چه شباهتی باشعر توبه عطار نیشابوری داره عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان کرده بود آن مرد بسیاری گناه
توبه کرد از شرم، بازآمد به راه
بار دیگر نفس چون قوت گرفت
توبه بشکست و پی شهوت گرفت
مدتی دیگر ز راه افتاده بود
در همه نوعی گناه افتاده بود
بعد از آن دردی درآمد در دلش
وز خجالت کار شد بس مشکلش
چون به جز بی حاصلی بهره نداشت
خواست تا توبه کند زهره نداشت
روز و شب چون قلیه وی بر تابهای
دل پر آتش داشت در خونابهای
گر غباری در رهش پیوست بود
ز آب چشم او همه بنشست بود
در سحرگه هاتفیش آواز داد
سازگارش کرد، کارش ساز داد
گفت میگوید خداوند جهان
چون در اول توبه کردی ای فلان
عفو کردم، توبه بپذیرفتمت
میتوانستم ولی نگرفتمت
بار دیگر چون شکستی توبه پاک
دادمت مهل و نگشتم خشمناک
ور چنانست این زمان ای بیخبر
آرزوی تو که بازآیی دگر
بازآی آخر که در بگشادهایم
تو غرامت کرده باز ایستادهایم خواهشا تامطمعن به موضوعی نیستید اعلام نکید
| |
|
سلام دوست من بانو حسین زاده درست می فرمایند این کار شما برداشتی از حکایتی از منطق الطیرست و عینا تکرار بیت را هم شاهدیم خالقا گر نیک و گر بد کردهام هرچه کردم با تن خود کردهام عفو کن دون همتی های مرا محو کن بیحرمتی های مرا دو بیت از حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت که بیت دوما را دقیقا استفاده کرده اید کاری به برداشتش ندارم اما اگر تضمین میکنید حتما باید ذکر شود یاعلی | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.