سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        تقدیم به زنده یاد استاد شهریار

        شعری از

        رضا محمدی (شب افروز)

        از دفتر ناز نگاه نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۱ ۲۱:۱۲ شماره ثبت ۷۶۸۳
          بازدید : ۹۲۹   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رضا محمدی (شب افروز)

        (شهریار) عشق بودن کار هر بی مایه نیست

        اهل دل خواهد که اینجا گوهر افشانی کند

        آنکه گوید با دل و جان (لا فتی الی علی)

        آری آری می تواند عشق ربانی کند

        در هنرمندی مثالش کس نباشد تا ابد

        بلبل دیوانه باید این غزل خوانی کند

        مشق اهل دل نمودن کار مردان دل است

        آئینه گر پاک گردد نور عرفانی کند

        در دل اهل هوس هرگز ندیدم خاطری

        خاطر پروانه باید نفس قربانی کند

        چاه دل گر پرشد از حس پلید دشمنی

        در درونش می شود یک یوسف ثانی کند؟

        نور حق در گوهر مرد خدائی دیدنیست

        در عجب باشد اگر شیطان مسلمانی کند

        از نگاه (شهریار) دل (شب افروز ) آمده

        رابط شمس و قمر این پرتو افشانی کند

        بار الها طبع شیرین مرا هرگز مگیر

        (شب فروز) از نعمت طبعش سخنرانی کند

        -------------------------------

        شب افروز23/5/91
        مرحوم استاد شهریار یگانه ی قرن بود
        من بهتر ازاون ندیدم انسان به اخلاق و مرام زنده است امیدوارم که رخنمونی در زندگی ما داشته باشد
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3