پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت
عاشقانه شعری از سید علیرضا موسوی
از دفتر عمر نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۸ ۱۹:۲۸ شماره ثبت ۷۲۶۹۱
بازدید : ۴۲۰ | نظرات : ۵
|
دفاتر شعر سید علیرضا موسوی
آخرین اشعار ناب سید علیرضا موسوی
|
یه روز پاییزی باخودم گفتم
که تو چه راحت میزاری میری
نمی دونی بااین رفتن داری جونمو میگیری
خیلی راحت تموم عشغم مو بردی
منو مسخره کردی حتا به هم گفتی
که عشقت به درد خودت میخوره
منم با گریه بهت گفتم
چرا میزاری میری
لبخند عجیبی میزنی و میری
فکر میکرد با خودم که این
واسه برگشته بگو این لبخند
واسه اینه که می خوای بزاری بری
اما من اینو می دونم که توی زندگی
من نبخ تم توام نبردی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ترانه زیبایی است