سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        خیال

        شعری از

        الهه استوار

        از دفتر دفتر شعر الهه ارغوانی نوع شعر تک بیتی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۹:۱۹ شماره ثبت ۶۱۰۲۰
          بازدید : ۴۴۱   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر الهه استوار
        آخرین اشعار ناب الهه استوار

        خیالم چون پری بر باد افتاد....
        عجب نیست گر ز طوفان می هراسم....
         
        الهه استوار
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۶ ۰۰:۰۵
        سلام و درود بانو استوار عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۷:۵۷
        درود خندانک خندانک
        حمیدنوری(احمد)
        پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۱:۱۷
        درود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۴:۳۴
        خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۷:۲۵
        تاریخ هزاره
        به آبسالی مجاز و عرقِ جبینِ واقعیّتم بنگر
        اگر خشکسالی لبهایم را نمی بینی .
        به آئینه ی غبار گرفته ی دیوار سکوتم بنگر
        اگر جای شلاق شفق را
        در گُردِه ام نمی بینی .
        اگر به آه سرد و نفس گیر
        فین کاشان دماغت نمی نگری
        بدان که خفقان شریعت
        دیریست آغاز شده است .
        نفس فانوسهای کوچه های مرطوب و خلوتمان
        از بوی نفت سیاه بد جوری گرفته است .
        گلوی ناودانهایمان
        زیر نورد تکنولوژی
        له و لَوَرده شده است .
        کمر مترسکهایمان
        زیر چرخِ تِ راکتورهای هسته ای شکسته
        و هیچ آلاله ی زخم خورده ی مزرعه ای
        دم بر نمی آورد .
        آیا من دست پرورده ی پست ترین
        خاکهای شمال و یمین نیستم
        که در پیش خاکهای علّیین
        لُنگ پهن میکنند ؟؟
        بیا دردهای کهنه و زخمهای قدیمی
        ملل ما را ببین
        که چگونه در التهاب خلسه می لولند .
        در لحظه ی هبوط که از لابلای جرز اوزون
        ناخواسته به زمین های گر افتادم
        در میان اوراق سنگین تاریخ هزاره
        ثبت است .
        من بودم که برای لقمه ای نان حلال
        و سیر کردن کودکان آسیب و آواره
        هزاران بار کارِ حرام کردم
        و در دادگاه قاضیان ناخلف
        به دورترین نقطه ی تاریک زمین
        تبعید شدم .
        باز آ که زخم اثنی عشری مان چرکین است
        و ما به دنبال مرهمی
        در انتهای کوچه های بن بست گرفتاریم .

        باقر رمزی باصر
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4