دوستان عزیز سلام
چندی است از بازیهای هیئت خسته و ملولم
مرغ جانم افسرده و روحم در فشار
از دیشب آرام و قرار نداشتم
تا که این مثنوی تکمیل شد
پیشاپیش به افرادی که شامل این مثنوی میشوند و آنرا میخوانند بابت تلنگری که در ابتدا به خودم و بعد به ایشان زده ام تبریک و تهنیت عرض نموده
امیدوارم راه سعادت را بیابیم.
علیرضا مسیحا
یاعلی مدد
💙👇👇👇👇💙👇👇👇👇💙
باز امشب گشته ام بیخواب و مست
فارغ از دنیا و انسان های پست
می روم تا وادی عشق و جنون
میشوم دیوانه ی کویت کنون
از نشانی ها به تو خواهم رسید
عقل آهسته ولی دل می دوید
دیده ام را باز کردی از کرم
شکر حق دیدم دوباره من حرم
دل پر از شکوه ولی بیتاب تو
مست یک جرعه زجام ناب تو
محضر ارباب غیر از او مجو
هرچه میخواهد دل تنگت بگو
تا حرم را دید دل آرام شد
بود سرکش در کنارت رام شد
حال و اوضاع دلم طوفانی است
ابر چشمانم دگر بارانی است
سیل اشکم داد این دل شستشو
چهره ام را داده امشب آبرو
زیر لب کم کم زبانم باز شد
نغمه ی حرف دل من ساز شد
گفتمش پای پیاده آمدم
بی ریا ، بیتاب ، ساده آمدم
خسته از نیرنگ و تزویر و دغل
آمدم گیرم ضریحت را بغل
روضه هایت مثل سابق نیستند
نوحه خوان های تو لایق نیستند
طعم چایی هایه روضه ساده نیست
نوکرت آن عاشق دلداده نیست
پیر هیئت هایتان گشته جوان
ادعا دارد ، بدور از فهم آن
حرمت روضه قد ارزن و جو
میخورد ده تا کباب بی پلو
دائما در حال گنده سازی است
روی منبر مست شهرت بازی است
حرمت مهمان نمی داند که چیست؟
نوکر است اما خدا را بنده نیست
با صدای یک نفر در هروله
دیده مداح دگر را حرمله
آن یکی مداح ، گویی که یزید
غیر خود دیگر در این مجلس ندید
بر سر هر مستمع فریاد زد
یک نفر همراهش او را ، باد زد
دیده ام در پای قلیان زیست او
پاکتش گر که نباشد نیست او
ادعا دارد مرید و چاکر است
از حواریون سید ذاکر است
موقع خواندن چنان دارد طمع
ارث بابا خواهد او از مستمع
سینه زن غرق همین بازی شده
باعث یک شایعه سازی شده
پشت مداح دگر حرف و حدیث
روی لب بگرفته ذکر یامغیث
الغرض حرف دلم با شور و شین
خسته ام از این زمانه یاحسین
ناگهان چشم دل من باز شد
در حریمش روضه ای آغاز شد
گفت ای خسته دل شوریده حال
این زمان گردیده هنگام وصال
گوشه ی مجلس شده پر همهمه
آمده در بین مردم فاطمه
آسمان روضه گشته منجلی
ذکر لب های ملائک یاعلی
کل عرش و عرشیان غرق محن
آمدند عباس و زینب با حسن
مادحش شد حضرت روح الامین
چای ریز مجلسش ام البنین
گریه کن موسی و عیسی ، اِسمَعیل
کفشدار روضه اش شد جبرئیل
انبیاء در مجلس او با عفاف
کعبه بر دور ضریحش در طواف
روضه اش پر از حرارت ، پر لهیب
حضرت احمد بعنوان خطیب
گفت اینجا گشته روضه برقرار
مادرش در پشت پرده بیقرار
السلام ای شاه مصلوبِ صَلیب
السلام ای قوت قلب حبیب
السلام ای شاه بی یار و غریب
بر زمین افتاده و خَدُّالتَریب
السلام ای شاه غرقه در بلا
السلام ای ساکن کرببلا
روضه هایت مجمع عشق و جنون
یاحسین ای کشته ی غرقه به خون
گر کسی اخلاص دارد میخرم
با خودم او را به جنت می برم
هرکه گریه ؛ نه که تباکی کند
یا لباس مشکیش خاکی کند
بر سر و صورت زند در عالمین
اشک ریزان هی بگوید یاحسین
روضه خوانان تو را یاری کند
یا که در هیئت علمداری کند
چای ریز مجلست باشد و یا
داده هر نوعی به این روضه صفا
یا که در روضه خودش را خار کرد
هرکسی بهر حسینم کار کرد
من خودم هستم همیشه یار او
دائما دنبال کار و بار او
مادرش زهرا دعایش میکند
یا بنیَّ او خطابش میکند
حضرت حیدر وِرا مَستش کند
از می کوثر پر از هستش کند
یک برادر غرق در شور و محن
بهر او گوید الهی باالحسن
هرکسی نوکر شود شاهش کنم
همچو خورشید و چُنان ماهش کنم
ذره ای در روضه پیش ما چو کوه
من می آیم در زمان قبض روح
#علیرضا_مسیحا
یکشنبه۱۳۹۶/۰۸/۰۷ساعت :۱۹:۳۰
هزاران درودبرادربزرگوارم
وبراستی که حرف حق وحساب زدی
احسنت