سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        ریخت به هم

        شعری از

        صمدقاسملو

        از دفتر باران خیال نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ ۱۸:۲۷ شماره ثبت ۵۸۴۱۲
          بازدید : ۶۷۰   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر صمدقاسملو

        رقص چشمان تو هر قافیه را ریخت به هم
        مثل پاییز و خزان ناحیه را ریخت به هم

        برگ های تن من بود به پایت لرزان
        موج گیسوی تو این ابنیه را ریخت به هم

        تا نشستی تو به روی قفس تنگ دلم
        گرمی دست تو هر فرضیه را ریخت به هم

        حال ویران شده ام با تو بهاری شده است
        عشق و احساس تو هر مرثیه را ریخت به هم

        لحظه ی بوسه ی تو بر لب تب دار خیال
        ساعتم بود شنی،ثانیه را ریخت به هم

        تلخ و شیرین و چه معجون شده پیمانه ی عشق
        رقص لبهای تو بر...،حاشیه را ریخت به هم
        #صمدقاسملو_پریشان
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۴۷
        درود گرامی
        غزلی ناب و زیباست خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۲۷ مرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۴۱
        سلام برادرخوبم خندانک
        بسیارزیبابود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        صمدقاسملو
        پنجشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۶ ۱۰:۴۸
        درود و ارادت خدمت اساتید بزرگوار و دوستان عزیز
        سپاسگزار لطف همه شما هستم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        هدایت کارگر
        پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۶ ۰۴:۳۲
        سلام
        عالی است و بهتر هم می تواند باشد
        موفق باشید
        خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۶ ۰۶:۰۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شاعر بزرگوار جناب قاسملو بزرگوار

        شعر زیبایی بود مرا به یاد شعر امید صباغ نو انداخت

        روضه‌خوان خواست که از غصه‌ی ما یاد کند
        سینه‌ها پاره شد و مرثیه‌ها ریخت به هم

        درود بر شما پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۱۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۱۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود
        زیباست جناب قاسملو
         موسی عباسی مقدم
        پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۶ ۱۶:۱۰
        درود بزرگوار زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        آرزو نامداری (عتیق)
        جمعه ۲۷ مرداد ۱۳۹۶ ۰۶:۳۳
        سلام بزرگوار
        بسیار به دلم نشست ممنون پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        جمعه ۲۷ مرداد ۱۳۹۶ ۰۸:۵۰

        با سلامی صمیمانه ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سیدابراهیم میری ((سید))
        جمعه ۲۷ مرداد ۱۳۹۶ ۱۶:۱۲
        درود استاد
        قلمتان مانا
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        دوشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۷ ۱۷:۵۴
        تا نشستی تو به روی قفس تنگ دلم
        گرمی دست تو هر فرضیه را ریخت به هم

        بسیار زیبا خندانک خندانک
        سعید فلاحی
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۰۴:۰۶
        درود بی پایان
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3