زمان عاشقی

سلام برادرخوبم به جمع ماخیلی خوش امدید
شعرزیبا وبااحساس بامعانی بلند بود
احسنت
قلم خوبی دارید
زیباشروع کردیدارتباط بین بیتهاومصراعها هم خوبه وپایان بندی هم بدنیست
معمولن اشعاراول شاعران رانقد نمی کنیم واین دومین شعرشماست که ارسال کردید وبااجازه تون
برای همفکری بیشترمواردی به نظرم اومد که اگه رعایت شه شعرتون بهترازاین هم میشه
ازجمله اینکه بکاربردن یک کلمه درچند جای شعر اززیبایی کارکم می کنه وتکرارکلمات چندان خوشایند نیست مثلن کلمه ی کبریا
شما درچند جا ازاین کلمه استفاده کردید
ودرچند جاهم به عنوان قافیه بکاربردینش که بهتره کلمه ای جایگزین براش پیدا کنید
ویا کلمه ی عشق وعاشق ومعشوق که خیلی تکرارشده وباید کم شه
درضمن دردوبیت هم قافیه ها شبیه به همند
کاش در صحرای خشک سینه ها
می شکفت آهنگِ زیبای دعا
فصل سَیری سوی عرشِ کبریا
ره نَوَردیدن رسیدن تا خدا
آه ! ای عاشق ترین آلاله ها
ای شهیدان شاهدان کبریا
ببینید درسه بیت بالا قافیه ها شبیه اند وحرف مشترکشان الف می باشد که دریک شعر نسبتا کوتاه نباید اینگونه باشه
و دراین بیت هم:
عاشقی یعنی دو معشوق و دو عشق
این طرف عشق ،آن طرف هم نیز عشق
دربیت بالاهم کلن قافبه وجود نداره فقط عشق ردیف بیته وقافیه نداره دو ونیز باهم هم قافیه نیستند.........
البته ببخشید جسارتم رو خودم هم هنوز درحال اموختنم
همه ی ما ازاینگونه مشکلات دراشعارمان بوده وهست واین ازارزش کارشما نمی کاهد وباکمی پشتکارومطالعه ی بیشتربهتروبهترخواهدشد
مطالعه ی بیشتراشعار دایره ی واژگانتان را وسعت خواهدبخشید وفکرواندیشه رابازتر
وازموضوعات کلیشه ای هم دورخواهدشد شعرتان
موفق وموید باشید همیشه
بازم ببخشید تیک نقدرافقط وفقط فعال می کنم چون نظرات سبز رنگ بهتردردید دوستان هست برای استفاده ی بیشتر شاعران جوان ونو آموز وتشنه ی اموختن وگرنه نقاد نیستم و خودم نیازمند آموزش بیشترم ......