اصلاحیه شعر بالا
چوصیادی که در سنگر نشسته
پلیدی را شکار ازدور میکرد
خیال خام دیوان سِتَمگر
یکایک خفته اَندر گور میکرد
ز تاکستانِ دفتر آتشی سخت
برآن ضحاکِ خون آشام میزد
جنان را دیده پیش رویش انگار
به سویش با طراوت گام میزد
یگانه لشکری بود انفردی
نبرد ویژه ای در جبهه ها داشت
نه تیری نه کمانی بد تر از آن
سلاحی چون قلم از خاک برداشت
خطیب جبهه ها مانند زینب( س)
روایت از گل و از یاس میکرد
به دانشگاه صبر وبردباری
محک میخورد و واحد پاس میکرد
مثال قاصدک سرزد به صحرا
زمانی که ستم بیداد میکرد
فراوان دید لاله غرق در خون
ز دست این جهان فریاد میکرد
در آخر محوِ سیمای شهیدان
پرستو شد تنش بر خاک افتاد
چنان پر زد به سوی کهکشانها
که برقی طارم افلاک افتاد
کجا رفت آن دلاور مرد امروز
فغان ها سر دهد از بی حجابی
بگوید حاج احمد گشته قیچی
زند دشمن به سیمایش نقابی
ز جا بر خیز ، پاتک خورده در دل
جوانهارا ز باطن سست کردند
ببین سنگر تهی شد وای بر ما
به اندک پول ،ترکِ پُست کردند
بیا از هسته ای بنویس سید
که روشنها نثارش خون نمودند
ولی با وعده های پوچ و واهی
نهال هسته ای از ما ربودند
بیا با آن ندای آسمانی
گزارش کن تو احوال حرم را
مدافع کم ندارد عمه زینب( س)
یکی دل می دهد من هم سرم را
یادو خاطره شهید آوینی
شهیدان دفاع مقدس ،شهیدان هسته ای ،شهیدان مدافع حرم ودیگر شهیدان گرامی باد
روحشان شاد وهمنشین ابا عبدالله الحسین (ع) انشاء الله
(حسین زارع) مختار 🌴🌴🌴🌴
سلام
بسیارزیبابود
یاداین مردان بزرگ جاودانه وروحشان شاد