مدعی گفته خر چه می فهمد
طعم شور از شکر چه می فهمد
دکتر گوش و چشم و حلق و دماغ
از دوای کمر چه می فهمد
آدم ساده ی سوار موتور
از مزایای خر چه می فهمد
مشتری از ضرر چه می داند
مشتری از قمر چه می فهمد
یونجه ، شبدر همه گران اما
از قضا گاو نر چه می فهمد
بچه ی این زمانه این دوره
پیرمرد و پدر چه می فهمد
پوشک و کهنه فرق نمی کند
بچه از خشک و تر چه می فهمد
زیر ابرو گرفتن و غیره
هرگز ، اصلا پسر چه می فهمد
گر تو زوری و زرگری اما
این جهان زور و زر چه می فهمد
ای درختان سرو و بید و چنار
ازدرختان تبر چه میفهمد
از لوزان و وین ظریف و کری
آدم بی خبر چه می فهمد
از وقایای داخل کوچه
آخر آن رهگذر چه می فهمد
نزد ایرانیان پر از هنر است
بی هنر از هنر چه می فهمد
آن که سهمیه دارد و پارتی
تست شب تا سحر چه می فهمد
بی سوادی شده است کورو کری
جاهل کور و کر چه می فهمد
عابری را زدند و کشتندش
عابر از این خطر چه می فهمد
گفت دیوار تا که در شنود
که نه دیوار و در چه می فهمد
در نگاهی دل از کفش افتاد
عاشق از یک نظر چه می فهمد
«اژدر» من خروس دلداده
نرخ مرغ و جگر چه می فهمد
گر کسی فهم او زمن بیش است
باشد اما دگر چه می فهمد
گفته سعدی «بشر چو یک پیکر»
آدمی از بشر چه می فهمد
به خدا هیچ کس نمی فهمد
هیچ کس ،هیچ اگر چه می فهمد
محمد عزیزی کلهری
بهکندان-بهار1394
سلام
بسیارزیبا طنازو ودرعین حال
پرازکنایه های وتاثیرگذار