سه شنبه ۴ دی
بی خیال شعری از مسعود کاویانی
از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۰۹:۴۴ شماره ثبت ۵۳۱۲۴
بازدید : ۵۱۸ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب مسعود کاویانی
|
بی خیال
----------------------------
اخر خطه باید از هم جدا شه قلبمون
کشتم این عشقو نمونده دیگه حسی بینمون
_
هرچی بوده بین ما بردار و از اینجا برو
خستم از این راه طولانی نمیخوامت تو رو
_
پای چشمای تو دیگه قلب سادم رام نیست
عشق روبایی تو اون حسی که میخوام نیست
_
دل بریدم پای احساس تو از هرچی که بود
اما تو اونی نبودی که بشه وابسته موند
__
بی خیال هرچی که بوده تو از اینجا برو
من میمونم با یه دنیا خاطره تنها برو
_
هیچکی مثل من همه چی به پای تو نباخت
اما بی رحمی تو از قلب من ویرونه ساخت
__
بی خیال عشقمون عشقی مونده تو خیال
حسرت و اشک و تب و غصه و رویای محال
_
هرچی که بوده رو بردار و برو بی دردسر
هرچی از تو مونده رو راحت میذارم پشت سر
__
بی خیال زندگی من که دور از تو شکست
تو برو خوش باش اینم مثل حست حادثس
_
هرچی بینمون گذشته رو باید انکار کرد
دور این حس پر از دلتنگی رو دیوار کرد
_
بی خیال هرچی که بوده تو از اینجا برو
من میمونم با یه دنیا خاطره تنها برو
_
هیچکی مثل من همه چی به پای تو نباخت
اما بی رحمی تو از قلب من ویرونه ساخت
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود
ترانه ی بااحساسی بود