سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        تقدیم به عاشقان ولایت علی

        شعری از

        رضا محمدی (شب افروز)

        از دفتر عارفانه نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۸۹ ۲۰:۵۰ شماره ثبت ۵۲۱
          بازدید : ۸۴۸   |    نظرات : ۲۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رضا محمدی (شب افروز)

        وصله زدن به کفش زتعلیم حیدر است

        اوگفت که کفش پاره  - ز حکومت مهمتر است

        آن پاره جامه ای که نبودش به هر کسی

        دانم که خلعتی ز خداوند داور است

        این سادگی چرا ز علی کرده است ظهور

        زیرا که این علی ز حقایق مصور است

        در بحث عاشقی چه کسی هست مثال او

        در بحث عاشقی ز جهان جمله بر تر است

        گویند به مهد خود به پیمبر بگفت چنین

        قرآن بخوانمت که کلامی ز داور است است

        در زیر پای او که به جبریل افتخار

        دیدم که نوکری به صداقت چو قنبر است

        آن دم که روبرو شدش عمربن عبدود

        گفتند که حق و کفر در این دم برابراست

        از تیغ تیز او چو سر عمر شد جدا

        دیدند که دست حق ز همه دست بر تر است

        در بستری که بود چهل تیغ بر سرش

        خوابیدنش بگفت که بقربان رهبر است

        چون کعبه مهد او شد و محراب لحد او

        یعنی که غیر از این ؟ که علی شخص دیگر است

        آندم که تیغ کین زدنش از سر نفاق

        در خون خود بگفت ز شهادت چه بهتر است؟

        روزی که خاک حضرت آدم به گل نبود

        گفتند علی ولی خداوند اکبر است

        چون آتش نفاق به در خانه اش زدند

        آن در به ناله گفت ز علی فتح خیبر است

        احمد به دست حق بود انگشتر طلا

        اما علی بر آن چو نگینی که زیور است

        امشب تو (شب فروز)شده ای مست از این شراب

        خوش باد حال تو که شرابت به ساغر است

        ////////////////////////////////////////////////

        عید ولایت بر همه ی عاشقان مبارک باد

        شب افروز 12/2/1370

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8