سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        حکایت پادشاه و سه سئوال او از وزیر

        شعری از

        سید باقرطباطبایی

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۲۵ شماره ثبت ۴۸۸۵۰
          بازدید : ۳۸۱   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید باقرطباطبایی

        حکایت زبس گفته اند مردمان نکو
        که آثارخود مانده در دهرفانی درودی بگو
        حکایت بگویم من اینک یکی را زچند
        بگیرد یکی زین حکایت چو پند
        یکی پادشاهی که بود بی نظیر
        که باشد میان همه دلپذیر
        بگفت روزی ان پادشاه بر وزیر
        که دارم سئوالی به جان و دلت هم پذیر
        سه تا باشد اما جوابی نگویی بر این
        کنم عزل خود از وزیری چنین
        یکی انکه هستی اگر بر سئوالم علیم
        بگو بر تن خود چه می پوشد آن کردگار کریم؟
        سئوال دگر این بود ای وزیر عزیز
        خداوند رحمان خورد پس چه چیز؟
        اگر هست خدا خالق هست و نیست
        بگو ای وزیرم که کار خدا را که چیست؟
        برو تا زفردا چاره ای بر نهی
        تفکر کنی تا جوابم دهی
        چو فارغ شد از پیش سلطان پریشان دلی
        بگفت بر سرم مالم اینک خدا پس گلی
         به خانه رسید گشته بود بس ملال
        غلامش چو دید کرد از او این سئوال
        بگو تا ز دردت کنم چاره ای
        مگو هی به جز من نباشد چو بیچاره ای
        بپرسیده از من سئوالی چو شاه
        که فردا کنم بر سئوالش جوابی صد آه
        نگویم جوابی بر او چونکه من
        در آرم لباس وزیری زتن
        چه می پوشد و می خورد آن خداوندگار؟
        بگو ای غلام می کند رب العلا چه کار؟
        شنید چون غلام بر سخن آمدش
        جواب دو تا را بگویم یکی ماندش
        گناهان بنده بپوشد خدا بر تنش
        خدا می خورد سرورم غصه ی بنده اش
        جواب سوم را دهم من به پیش امیر
        شد از آن جواب غلام شادمان پس وزیر
        چون که فردا وزیر پیش سلطان رسید
        جواب دوتا را بگفت پادشاه هم شنید
        شنید چون جواب پادشاه لب گشود
        بگو ای وزیر این جواب از که بود
        تو خود گفته ای این جواب را وزیر
        ویا گفته دیگر کسی کن مرا پس خبیر
        وزیر گفت شها این غلامی که بینی نکو
        همه این جواب ها بود پس از او
        نگه گرد و گفت ای وزیرم بکوش
        لباست در آر و لباس غلامت بپوش
        دوباره نظر کرد و گفت این سخن
        لباس وزیرم تو اینک غلام کن به تن
        چو آن دو بپوشید لباس را به تن
        وزیر گفت غلام جواب سوم را نگفتی به من
        غلام خنده ای کرد و گفت روشن است مثل روز
        جواب سئوال سوم را ندانسته ای پس هنوز
        بود کار رب اینکه در لحظه ای والسلام
        غلام را وزیر می کند پس وزیر را غلام
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۲۲:۰۰
        درود بزرگوار
        جبر و اختیار خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۴۵
        خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام و درود بزرگوار خندانک خندانک
        بسیار عالی خندانک خندانک
        کماکان زیبا خندانک خندانک
        موفق باشید خندانک خندانک
        به ما هم سری بزنید منتظر نقدتان هستم خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        مسعود خلیق اخلاقی
        دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵ ۲۳:۰۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود
        زیبا بود...
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7