سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 29 دی 1403
    19 رجب 1446
      Saturday 18 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        دو چیز در جهان بی انتهاست: عظمت جهان و حماقت بشر انیشتین

        شنبه ۲۹ دی

        ساحل حاضر

        شعری از

        حسین سیدبر داهل

        از دفتر پنجره ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۳ تير ۱۳۹۵ ۱۱:۱۲ شماره ثبت ۴۸۳۹۸
          بازدید : ۶۰۴   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین سیدبر داهل

        قرآن به سرم بردم و گفتم که خدایا
        دل شستم این از ورطه ی خونین زمانه
        بشنو فقط از حال خرابم که ببینی
        چون نیست فقط دیدن این مست،نشانه

        روزی که خبر دار شدم عاشق و مستم
        لیوان غرور از دل بیچاره شکستم
        تبخیر شدم ،سخت به جوش آمده گفتم:
        من عاشق و تبخیر شد از رود تو هستم

        چندی ست که میسوزم از این درد جگر سوز
        اما خجل از آب ،خودم هیچ نگفتم
        خون خوردم و انگشت گزیدم تو ندیدی
        چون عاشق بیتاب خودم هیچ نگفتم

        او خیره نگه کرد و جهان را به دلم ریخت
        با شور نگاهش ،همه مژگان زمین ریخت
        من محو تماشاگر دنیای خیالش
        با رفتن خود مرگ و زمان را به هم آمیخت

        ان شور کجا رفت چرا رفت وچه کردم
        شد پرسش هر لحظه از این درد کبیسه
        انگار که دزدید پر و بال کبوتر
        دزدید و همه روح مرا کرد به کیسه

        گریید محبت که صداقت به خدا نیست
        ان مرهم درد از قفس عشق پریده
        بیمار بمان دوست که ان افئی عاشق
        چندی ست ازین وحشی مرداب خزیده

        خندید خدا گفت که آخر تو چه گویی
        هر روز جفا کاری تو مانده به خاطر
        با اشک نمازی به غلط خواندی و رفتی
        تا شعر بگویی نه به آن ساحل حاضر

        حسین سیدبر / تابستان سال 94
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۵ تير ۱۳۹۵ ۰۸:۵۱
        با اشک نمازی به غلط خواندی و رفتی

        تا شعر بگویی نه به آن ساحل حاضر
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        دوشنبه ۱۴ تير ۱۳۹۵ ۰۲:۳۸
        خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        دوشنبه ۱۴ تير ۱۳۹۵ ۰۷:۴۷
        سلام و درود بزرگوار
        از خوانش این شعر زیبا لذت بردم
        زنده باشید و بسرایید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        دوشنبه ۱۴ تير ۱۳۹۵ ۲۱:۴۳
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۱۵ تير ۱۳۹۵ ۱۶:۰۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مصطفی رضاوند
        شنبه ۳ مهر ۱۳۹۵ ۱۲:۳۲
        آفرین خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9