دوشنبه ۳ دی
دریای تشنه شعری از فرامرز حقگو
از دفتر شعرناب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۱ تير ۱۳۹۰ ۰۳:۳۳ شماره ثبت ۴۱۳۶
بازدید : ۷۳۹ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب فرامرز حقگو
|
منم تنها در این دنیا برای تشنگی آبی ندارم دوائی غیر غم خوردن ندارم
منم گریان به سان جوی که میبارد به روی خشک دریایی و گلگون میشود دریا ز رنگش
آه آرام آه تنها زمانی که دما و نور خورشید به روی مژه هایم نور می پاشد
منم تنها که با چشمان خسته جماعت را ز پشت میله های غم می بینم برای مردنم لحظه به لحظه اشک میریزم
سرد و با نفرت تند و با نیرنگ جماعت پوزخندی میزنند بر من
و من تنهائیم تنها غمم نیست شفای من به دست مردمان و علمشان نیست
دوائم مهر و وجدان و صدا هست
صدایم کن که شاید این شفایم باشد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.