شکفته موی تو در میان دستانم
تو رفتی و من به کدامین صدا دلی بیاسایم؟
چکید عشق تو روی گونه هایم باز
تو خفتی و ندیدی که من به دعا گرفتارم
دلم خوش است به راز و نیاز و سجده ی شکر
چگونه کرد دلت با دلم که حیرانم
چنان که اگر مرحمت کند خدا و برگردی
تو را میگذارم روی تخم چشمانم
بخند ستاره ی من بخند همسایه ی ماه
بخند که تویی درمان روح بیمارم
کجاست آنگه ببیند میان ظلمت شب
میان تیره و تاری ستاره ای دارم
*****************************************************
من همانم ( ترانه)
من همون ساده دل دلتنگیاتم
من همون عاشق دل بستگیاتم
من همون عشق قدیمی
من همون یار صمیمی
من همونم که تو یک روز دوست می داشت
من همونم که دلش رو به تو میباخت
من اگه دلسرد و خسته
من اگه کنجی نشسته
من اگه عاشقت هستم
تو میدونی خیلی خستم
روز و شب به جایی خیرم
تو نمیدونی که پیرم
شایدم میدونی و تو
میگی از تو خیلی سیرم
اما تو عشق منی
اما تو دل میبری
چه بده عاشق شدن
تو فقط دل میدری
تو ستاره تو امیدی
تو منو قلبمو چیدی
تو همونی که به زور تو دلم جا شدی
بلکه برپا شدی
من همونم که تو رو دیر باور کردم
غم رو یاور کردم