جمعه ۲ آذر
چشم قاجاری و مو تاتاری شعری از روحیا لرستانی
از دفتر شیدایی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۳ ۲۳:۵۶ شماره ثبت ۳۴۹۵۸
بازدید : ۹۰۰ | نظرات : ۱۷
|
آخرین اشعار ناب روحیا لرستانی
|
زنده ام با خاطراتم تا به دیداری دگر
پس خداحافظ برو دیگر تو با یاری دگر
چشمم ازکاسه به درآورده این چشمان تو
از محمد زاده شد انگار قاجاری دگر
شانه ام خاک خراسان گیسوان را پهن کن
تا بمیرم در هجوم قوم تاتاری دگر
میرزای یاغی زلف تو خواهم شد چنان
تا که جنگل را کنم دلتنگ سرداری دگر
بیت بیت موی تان را شرح دادم بیت بیت
تاکه دستت از سر آیینه برداری دگر
عشق کنعانی به پیسی خورده بازم این چنین
می فروشد یوسفی با نرخ بازاری دگر
ازگسل های لبت تبلیغ خرما را نکن
شهر*بم*را می بری در زیر آواری دگر
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.