يادم بچه بودم بابام مي گفت

يادم بچه بودم بابام مي گفت

پسرم تو شاعري بزرگ ميشي

هميشه شوخي مي كرد به من مي گفت

آخرش تو بچه گرگ يه گرگ ميشي

###############

برا من خنديدنش عالمي بود

هيچ كسي خبر ز حالش نداره

رشته ي وصال ما عاشقي بود

حرف عشق جاي سوالي نداره

###############

گل و بلبل و ديدي كنار هم

ما دوتا هم مثل اون دوتا بوديم

درسه زياد بودن كنار ما

ولي ما دوتا با هم تنها بوديم

################

تنهائي براي ما تنها نبود

چون خودش يه عالم جدائي داشت

وقتيكه با هم بوديم براي ما

با خودش هميشه سر پناهي داشت

###############

ولي حيف آخر عشق و عاشقي

مي دونيت جدائي تو زندگي

يعني چي؟ يعني كه يكي ميميره

يكي هم ميمونه با افسرد گي

#############

پدرم مرد و منم تنها شدم

آخرش تو تنهائي پيدا شدم

ميون اين همه مردم به خدا

مثل مجنون عاقبت رسوا شدم

################

چه كنم آخه كسي نمي تونه

جاي اون تو اين دل من بشينه

اگرم بياد دلم نمي تونه

غير از اون كسي رو اينجا ببينه

#################

بخدا هميشه من به يادشم

آخه اون هر جا كه هستم با منه

چون ميدونه كه اگه پيشم نياد

دل من مثل يه شيشه ميشكنه

################

شب افروز 1381