چهارشنبه ۲۸ آذر
مسافر شعری از سیما ولیزاده
از دفتر تنها نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۲ ۰۰:۱۲ شماره ثبت ۲۲۱۸۹
بازدید : ۶۸۵ | نظرات : ۳۰
|
آخرین اشعار ناب سیما ولیزاده
|
من در این جاده عشق
چمدانم پره از سیب بهشت
کوزه ام شبنم ناب
شمع راهم شده خورشید بلند
دل من راه نما
مقصدم شهره خدا
اندکی بالاتر از مهرو وفا
وکسی هست مرا همسفری ؟
نکند تنهایم؟
چه کنم وای خدا ...
بند کفشم باز است
ترسم اخر بنشینم سره راه
تاببندم ان را
و کسی ضربه زند
خنجر از پشت به من
پس خدایا تو نگه دارم باش....
من کجای سفرم ؟
من بیابان دیدم که به خون اغشته
استخوانی دیدم بوی عنبر میداد
و درختانی که به من میگفتند:
باغ زیبای شهادت اینجاس
قصر زیبای عبادت اینجاس
راه خود گم نکنی
رهگذر اشکی ریخت
و به من گفت به دنبال گلش امده است
خسته و وا مانده از این ماجرا
در همان اطراف جستم من خدا
شبنم از چشم ترم فریاد زد
من خدارا دیدم
به دل خود گفتم
خبری نیست ازت
تپشی سوز دلی اشک شوقی
وصل نزدیک شده گوییا اشک ملاقاتش کرد
دل من گفت به من
یادت انگار که نیس
دره معراج مرا
هدیه دادی به خدا
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.