پنجشنبه ۶ دی
غریب آشنا شعری از محسن تورنگ
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۲ ۰۱:۰۱ شماره ثبت ۱۳۱۹۲
بازدید : ۸۰۹ | نظرات : ۱۷
|
آخرین اشعار ناب محسن تورنگ
|
من يکي را دارم که در دور دست ها
در کتار آفتاب خانه اي دارد
دور از اين ساييه سنگين گناه
در دل عشق آشيانه اي دارد
من نه لمسش کرده ام نه ديدمش
بلکه با فاصله ها فهميدمش
فاصله بين من و او تا خداست
او چه نزديک و چه دور از پيش ماست
او هم آغوش گريه ام در بغض شب
او رفيق سختي و درد من است
او نگاه چشم من سوي افق
او برايم همنشين و همدم است
با تمام فاصله تا پيش او
چشم من ميگريد از دل تنگيش
قلب من در تک تک نبض تنم
ميکند جان را فداي خنده اش
من براي عاشقي با قلب او
نه که مجنون بلکه ليلا ميشوم
با تمام مردي و مردانگي
همچو ليلا در دلش جا ميشوم
او براي فتح قلب کوچکم
عشق را در قلب من جا ميکند
گاه گاهي در خودم گم ميشمو
او مرا در گم شدن هر لحظه پيدا ميکند
چشم و دل دارد هوا کوي او
کو کجا راه رسيدن تا تنش
دل که تا دل آمد و رفت و رسيد
بايد اين بار سجده زد بر دامنش
قايقي ميسازم از جنس تنم
دل به دريا ميزنم در راه تو
خواهم آمد در کنار آفتاب
بوسه خواهم زد تک تک دستان تو
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.