سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 20 تير 1404
    17 محرم 1447
      Friday 11 Jul 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        بزرگترین لذت زندگی انجام کاری است که دیگران می‌گویند: تو نمی‌توانی. رومن پلانسکی

        جمعه ۲۰ تير

        آه چپق

        شعری از

        لیلا اسدی (میس قلم)

        از دفتر شعرناب نوع شعر مسمط

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ ۲۳:۲۸ شماره ثبت ۱۲۹۳۲۲
          بازدید : ۱۹۱   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر لیلا اسدی (میس قلم)

        از نطفه ی سگ وام می‌گیرم
        از زخم خود سر سام می گیرم
        آه ِ چپق را کام می گیرم
        بر دار ِ شک ،آرام می‌گیرم
         
        مذهب میان ِ باورم پوسید
         
         
        شیرین ترین دلداده پرویز است
        چاقوی این مصرع کمی تیز است
        یک مثنوی با من گلاویز است
        من مطمئنم آسمان ، هیز است
         
        یک فاحشه شعر مرا بوسید
         
         
        از بطن ِ من کابوس باید چید
        بهتان بزن با لهجه‌ ی تردید
        ترسیده ام در خواب ها ، چون بید
        شاید خدا خواب ِ مرا می دید
         
        مضحک ترین تعبیر کابوسید
         
         
        گیس ِ مرا مشتی به یغما بُرد
         افکار ِ زیبای مرا آزُرد
        آن دخترک در زیر ِ مردی مُرد
        محکم بمان ،همچون زنان ِ کُورد
         
        بی شک از این اشعار مأیوسید
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۲۳:۵۱
        درود بانو
        عفت کلام؟
        من مطمئنم آسمان ، هیز است

        یک فاحشه شعر مرا بوسید خندانک
        لیلا اسدی (میس قلم)
        لیلا اسدی (میس قلم)
        دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۸:۰۶
        عرض ادب
        واژه هایی مثل هیز و فاحشه جز ادبیات ما هستند
        و استفاده کردن از این واژه ها از دید من ایرادی نداره.
        تشکر میکنم از توجه و پیغام شما
        رادات 🌺🙏🏻
        ارسال پاسخ
        لیلا اسدی (میس قلم)
        لیلا اسدی (میس قلم)
        دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۸:۰۷
        ارادت🙏🏻🌺
        ارسال پاسخ
        علی مزینانی عسکری
        يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۷:۲۱
        درود بر شما
        خوش آمدید
        ولی چه غمگین است شعرتان
        خندانک خندانک خندانک
        لیلا اسدی (میس قلم)
        لیلا اسدی (میس قلم)
        يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۵:۱۸
        عرض ادب .
        تشکر میکنم 🙏🏻

        من نطفه ی عذاب
        همبستر بلا
        همشیره ی غمم 🌷
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۳:۲۸
        دورد بانو موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        لیلا اسدی (میس قلم)
        يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۵:۱۸
        عرض ادب
        تشکر میکنم از محبت شما 🌷🙏🏻
        میکائیل نجفی(سراب )
        يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۲۱:۵۵
        درود بر شما بانوی گرامی..
        زیبا به دل نشست..
        خندانک خندانک
        راحله حصارکی (راحیل)
        دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۷:۰۹
        درودتان شاعر گرامی
        -🌹
        --🌹
        ---🌹
        -----🌹
        -------🌹
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۳:۵۴
        باسلام وارادت
        خواندم ولذت بردم
        درود درود
        ادیب دانا وتوانا
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        آذر دخت

        د یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور ااا کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
        شاهزاده خانوم

        تمام صحنه ی بی اتفاق من و شما ااا به باد و پیرهنی زرد بستگی دارد
        سید مرتضی سیدی

        تا کی چو شمع گریم ای گل درین شب تار ااا چون صبح نوشخندی تا جان دهم به بویت ااا ای گل در آرزویت جان و جوانی ام رفت ااا ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت ااا از پافتادگان را دستی بگیر آخر ااا تا کی به سر بگردم در راه جست و جویت
        میکائیل نجفی(سراب )

        رسد ایام اندوه به پایان خویش به میمنت قدوم حضرت دوست اا قلبت صحیح نگهدار که جای درنگ نیست اا بداهه ت
        سید مرتضی سیدی

        در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی ااا خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی ااا دل که آیینه ی شاهی ست غباری دارد ااا از خدا می طلبم صحبت روشنرایی ااا کرده ام توبه به دست صنم باده فروش ااا که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی ااا نرگس ار لاف زند از شیوه ی چشم تو مرنج ااا نروند اهل نظر از پی نابینایی ااا جوی ها بسته ام از دیده به دامان که مگر ااا در کنارم بنشانند سهی بالایی ااا کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست ااا گشت هر گوشه ی چشم از غم دل دریایی اااا اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1