چهارشنبه ۱۶ آبان
|
دفاتر شعر سینا صارمی (مسکین باخرزی)
آخرین اشعار ناب سینا صارمی (مسکین باخرزی)
|
کاش کاهی بودم
در مسیر تند باد!
یا که ماهی بودم
در هجوم آفتاب!
کاش خاری بودم
در بیابان خدا!
یا که یک قطره ی آب
در دل خشک سراب
*****.....*****
مدتی هست سکوت
در دلم جا دارد
حرف سبزی نزنم
که زمین پا دارد
یا که دیوار موش
موش هم دارد گوش
در دیاری که علف
مثل پیچک ریشه
در دل سرخ شقایق دارد
هیچ حرفی نزنم
شکوه از نام عدالت نکنم
*****.....*****
یادم افتاد شبی
در خیابان بهار
من گلی را دیدم
خون خود بو می کرد
در دل شب دیدم
غنچه ای پا نداشت
پیرهنِ سبز خودش را غنچه
به دل کوچه سپرد
کوچه فریاد کشید
ساقه ی نارون از بیخ شکست
مرغ حق بال گشود
در سیاهی زمان
مرغ عشق را بردند
پشت ویترین حصار
در دل شیشه سپردند
*****.....*****
کاش شمشیر نبود!
تا که پرواز کنم
تا بلندای حصار
داد و فریاد کشم
پشت دیوار زمان
کاش کاهی بودم
در مسیر تند باد!
یا که ماهی بودم
در هجوم آفتاب
یا که خاری بودم
در بیابان خدا
یا که یک قطره ی آب
در دل خشک سراب
ندهم دل بر باد
نشوم حزب باد
ببَرم از تو یاد
هر چه باداباد.
............ مسکین باخرزی ..............
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.