سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        نو

        شعری از

        علی عواطفی (عاطفی)

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۳ ۰۴:۲۲ شماره ثبت ۱۲۸۸۹۸
          بازدید : ۹۵   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی عواطفی (عاطفی)
        آخرین اشعار ناب علی عواطفی (عاطفی)


        نقد !!!!!!!!!
        سخن از نقد مرا برد تا سراب سرخ سیلی. 
        سرخ کردن صورت با سیلی.
        البته این کجا و نقد کجا 
        رنگ رخساره مرا رسوا کرد.
         سرخ شد رد بزرگ  سیلی‌ .
        ناخودآگاه درآیینه با لرز گفتم ؛
        سیلی نقد سلام.
        مزه ی نقد چرا؟؟؟!!!؟
         پس چرا  زبان به کامم تلخ است.
         لاجرم زبان به تلخی کلامم غلتید؛
        عاقبت بخیر وشیرین گردد.
         یک نفربود که با گوش دزدی میکرد.
        دزدی اش عادی بود،
        ساده!
        عرفی!
        ناخود آگاه زبانش غلتید،
         گفت؛ 
        آهان !!!!!؟؟؟؟
        گفتی کجا.؟؟؟؟؟!!!
         غرق گشتم به سکوت.
         رد سرخ سیلی جار میزد و مرا  دوبارگی رسوا کرد
        شکل سخت پاسخ.
         باز هم سرخ شد اما نه درد بزرگی سیلی. 
        دردی از قرمزی  خجالت رد سرخ
        یاد حرفای نصیحتانه ی مادر؛

         که سه تلخیست در تجربه ی قید حیاط
        ؛
        تلخی صبر.
        تلخی نقد.
        تلخي حق.
        سه قلم جنس خام،
        که باحرارت رفتن عمرکه با تجربه ا ی نسوز
        درگذرچاشنی زمان!!
         تلخی آن سه قلم،
        شیرین وگورای وجود؟؟!!!!!
        آخ که
        رد سیلی نقد باز مرا رسوا کرد
        کیست اینجا؟؟؟؟!!؟ صدای نفس می‌آید
         وای دیدی فهمید؛!!! باز باید  دعوا کرد
        دزدی صدای من باب شده !!
        اما این بار خشت دیوار خود را کندم.
         مادرم آن رفیق بی کلک
        خیره !!!!!
        ، حیران؟!!!
        ندا داد؛
         پسرم ّ؛
        چراپریشان؟؟؟؟!!!
         به خود گفتم نقد!!؟؟ رشته کلامم از هم بگسیخت 
        همه چی یادم رفت
         پشت گوش خاراندم؛
        نه از خجالت ،!!
        نه شرم!!!!
        بلکه شاید؛
        رشته ی کلام رفته از یاد به خاطرآید.
        آن کلامی که گریزد ازیاد.                          
        از نوک زبان؛؛ً
        البته‌؛ 
        با لحنی لرزان .
        خیلی بلند !!!!
        جارزدم،؛
         آینه !!!!!!
        کجا شدی سرگردان؟؟؟؟!
         سخن آمد یادم تا؛
        پشت گوش خاراندم.
         جار زدم؛!!!!
         آیینه؛!!!!
        زود باش ؛
        همین الآن؛!!!
        یاللّا؛؟؟؟!!
         ردّ سیلی مرا بر خود من برگردان .
        سیلی سرخ نقد.
        واقعا قیمتیّه
        نفیس . گران
         نقد!!!؟؟؟؟؛
         برادر حقّ و حلال حقّ است.
         تلخ تلخ !!!!!
         نقد وحقّ ؛
         دوقلویی درشکم یک مادر 
         وای دیدی فهمید؟؟؟!!؟
         مادرم باز شنید 
        مضطرب !!
         دل نگران!!!!
          زلزله در جانش!!!
        حیرت زده!!؛
         پسرم ؛
        چرا ؟؟!!
        هذیان؟؟!!
         چه برانی به زبان ؟؟؟!!!
        گفتمش مادر جان
         هیچکس نیست به جز من
         پسرت با داوری بنام وجدان .
        نقد و حق تلخ تلخ
         میوه شیرین دارند
        راستی؛ 
         چه تلخند صبر با رنج.
        البته!!!
         پاداشش کمترزگنج
        نیست.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        پنجشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۳ ۱۷:۱۴
        درود
        زیباست .
        به نظرم. رد سیلی به تنهایی کاربردی است بدون نیاز به صفت بزرگ و حالا اگر بخواهیم صفتی را هم برای رد سیلی در نظر بگیریم شاید بلند بهتر باشد
        یعنی رد بلند سیلی
        ....
        این قسمت از سروده بسیار عالی بود

        یک نفربود که با گوش دزدی میکرد.

        موفق باشید .
        خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        پنجشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۳ ۱۲:۴۹
        خندانک خندانک خندانک
        علی نظری سرمازه
        جمعه ۱۷ فروردين ۱۴۰۳ ۲۱:۲۱
        درود بیکران
        زیباست خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6