سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        خواب

        شعری از

        نسرین علی وردی زاده

        از دفتر نگاه نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲ ۰۱:۴۸ شماره ثبت ۱۲۴۵۴۱
          بازدید : ۴۴۲   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نسرین علی وردی زاده
        آخرین اشعار ناب نسرین علی وردی زاده

        روزی از روی قضا، خواب عجیبی دیدم
        هِی حَذَر کردم و حرفِ احدی نشنیدم
         
        مدتی در پِی‌ات آنقدر دویدم، گویا...
        مثل یک قطره، پیِ جوی روان غلتیدم
         
        تا رسیدم به تو، این‌بار نگاهت کردم
        آخرش خم شدم اندوهِ تو را بوسیدم
         
        گفتی: «اندوه مرا خندهٔ تو پاک نمود
        آنقَدَر بچه شدم مثلِ خودت خندیدم»
         
        تو عزیزم گشتی! شهرِ شلوغم گشتی!
        من ولی رز شدم و توی دلت روییدم
         
        ناگَه از خواب پریدم، و خودم را دیدم
        همه جا گشتم و پژواکِ تو را نشنیدم
         
        یک نفر گفت که کابوسِ بدی دیدی تو
        سرِ تو رفتم و با خوابِ خودم جنگیدم
         
        آنقَدَر گفته و هر لحظه عذابم دادند...
        که همان‌جا ز غمت مرگِ خودم را دیدم
         
        آخرش نیست شدی، پاره‌ای از من گم شد
        پیِ پیدا شدنت باز کمی خوابیدم
         
        وَهْم بودی تو و دستم به تو هرگز نرسید
        کاش می‌مردم و یک لحظه تو را می‌دیدم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۲ ۱۶:۱۳
        بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
        نسرین علی وردی زاده
        نسرین علی وردی زاده
        دوشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۲ ۰۰:۳۸
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۲ ۰۹:۳۶
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شماخواهر و بانوی بزرگوار
        شعرت به رویا می برد
        جایی که رندان می روند
        معنادو چندان می شود
        دایم به بالا می برد
        خندانک خندانک خندانک
        نسرین علی وردی زاده
        نسرین علی وردی زاده
        دوشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۲ ۰۰:۳۹
        چقدر زیبا و دلنشین
        درود بر شما
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۲ ۱۲:۱۴
        سلام و درود بر شما ادیب گرامی خندانک خندانک
        مانا و نویسا باشید به مهر خندانک خندانک
        نسرین علی وردی زاده
        نسرین علی وردی زاده
        دوشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۲ ۰۰:۳۸
        درود بانوی گرامی
        ممنونم
        ارسال پاسخ
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۲ ۱۴:۵۰
        درود خندانک خندانک
        نسرین علی وردی زاده
        نسرین علی وردی زاده
        دوشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۲ ۰۰:۳۹
        ممنونم
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        يکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲ ۰۷:۴۸
        درود بر شما بانوی گرامی..
        زیبا به دل نشست..
        خندانک خندانک
        نسرین علی وردی زاده
        نسرین علی وردی زاده
        دوشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۲ ۰۰:۴۰
        درود متقابل
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2