يکشنبه ۲ دی
کارگر شعری از هاشم جعفرعلی
از دفتر شیدایی نوع شعر قطعه
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۴ شماره ثبت ۱۲۰۹۸۶
بازدید : ۱۷۷ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب هاشم جعفرعلی
|
می بینمت که عاشقانه نشسته ای به انتظار
در آرزوی دیدن میهن به اوج اقتدار
با سینه ای گشاده و چشمی پر از امید
تن می دهی به کار جهادی به افتخار
اما دریغ دیواره های بلند و آتشین غم
افکنده سایه ی ناخوشی بر این حصار
جز زهرخند مرارت و سختی چیزی دگر
مگذاشته برایت به ارمغان به یادگار
شبها که خسته وبی تاب می روی به خواب
آیا شود که ببینی به خواب، باغ وبیشه زار
در آسمان آبی قلبت کجاست رنگ سرور؟
کجاست نغمه عاشقی؟ کجاست شور آشکار
گر چه رخت ز سیلی روزگار گشته کبود
لیک دلخوشم که استاده ای چو کوه استوار
در بوستان سبز نگاهت شکوفه های امید
آرد شمیم عطر بهاران بر این دیار
دستهای پینه زده ات نشان غیرت توست
نشان سخت کوشی و گواه رنج بیشمار
باید که ببوسید دستهای پینه زده ات
که شد اسیر رنج زمانه و چرخ روزگار
بر صفحه تاریخ نام تو رخشان چو در و گوهرست
ایران به پایمردی تودارد شکوه و اعتبار
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.