جمعه ۲ آذر
بهترین خونه شعری از ایرج ابراهیمی
از دفتر شب بی ستاره نوع شعر
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۹ ۰۱:۳۶ شماره ثبت ۱۱۸۳
بازدید : ۹۴۹ | نظرات : ۶۶
|
آخرین اشعار ناب ایرج ابراهیمی
|
به کوه رفتم کوه مرا در اغوش گرفت کاش نمی گرفت کوه مرا در اغوش گرفت و با فریاد از من استقبال کرد و ندای هوهووووووووووووووووووووووووو تنم را به لرزه در اورد هوهوهووووووووووووووووووووووووو چه سرد است اینجا کوه دارد من را بازمستان نوازش میکند کوه اینگونه مرا نوازش کرد در انجا چیزی جز سختی ندیدم امدم پایین کوه در دشت چه زیبا بود دشت چه دل انگیز بود دشت دشت مرا قبول کرد خانه ای به من داد هی خانه ام بد نیست خانه ام از شما زمینیان بهتر است اندازه ی ان باشد اندازه ی قد و قواره ام چه صدای دلنشینی در اینجا برعکس بالا مرا نوازش میکنند مورچه ها از این طرف وووووووووووو تموم موجودات مرا نوازش میکنند چه جالبه مورچه داره لبو صورت و جسمم رو نوازش میکنه داره برای خودش از رو لبام توشه بر میداره حالا که خفته ام اینجا دشت به من خونه داده می فهمم چقدر مفیدم نگاه نگاه چه جالبه خکستر تنم داره کود میشه واسه روییدن گل سرخ واسه روییدن لاله شبنم و نرگس می بینید ادمها من چقدر مفید شدم ای خدا هیچ وقت این جا رو از من نگیر جای من خوشه نوازش شدن توسط مورچه ها بهتره تاینکه توسط ادمه نوازش بشم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.