سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        غیرتِ خفته

        شعری از

        فاتیما رضایی

        از دفتر شعر سپید نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۱ ۲۱:۲۳ شماره ثبت ۱۱۶۳۵۰
          بازدید : ۲۰۶   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فاتیما رضایی

        زِنهار،که ماتم زده بَرمردم این شهر
        شَرف را کُشته اند زِ بَهر نیرنگ
        گویی که هوس بُرده زِ هوش مردم
        آفت زده بَر غیرتِ مَردان
        چه گویم که زِ نامردیِ عالم
        دلی پُر خون دارم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۱۸
        درود بانو
        زیبا و جالب بود خندانک
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        دوشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۱ ۰۵:۴۵
        سپاس بزرگوار🙏🙏🌹
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۱۴
        سلام و عرض احترام بزرگوار خندانک
        خندانک خندانک
        خون دل را مرکب قلم کنید و به نیکویی بسرایید
        خندانک
        تقدیم به شما از شعر همسفران
        درد رنجور تراود به قلم ، همسفران
        بیشه خشکید و درختی که نخواندست کتاب
        محمد گلی ایوری

        پاینده باشید و سرافراز
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۴۶
        سلام وعرض ادب جناب ایوری بزرگوار 🙏
        بسیار زیباست شعر همسفران🙏🙏🙏🌹🌹🌹
        سپاس از شما🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        عباس ترکاشوند
        شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۳۱
        آفرین زیبا بود خانم خندانک خندانک
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۴۷
        سپاس 🙏🌹
        ارسال پاسخ
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۴۴
        درود و عرض ادب مهربانوی بزرگوارم بسیار عالی
        عذرخواهی میکنم اگر بتوانید کلمه ای بهتر بجای "ز" جایگزین کنید و یا تکرار کمتری داشته باشد خیلی زیبا تر خواهد شد
        باز هم عذرخواهی میکنم خندانک خندانک
        شاد و سلامت باشید
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۵۰
        سلام وعرض احترام بانوی علیشاهدانی بزرگوار 🌹
        سپاس از نظرتون حتما 🙏🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        زهره دهقانی ( شادی)
        شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۱۳
        سلام و درود بانو رضایی
        چه زیبا قلم زدید👌👌👌
        پر معنا بود. ...معنایی از جنس اصالت...و...⭐⭐⭐
        درود بر اندیشه ی حق گرای شما💐💐💐💐
        قلمتان نویسا
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۵۲
        سلام و عرض احترام بانو دهقانی بزرگوار🌹
        سپاس از شما 🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹
        نظر لطفتونه بزرگوار🙏🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۳۱
        گویی که هوس بُرده زِ هوش مردم
        آفت زده بَر غیرتِ مَردان
        (به شدت موافقم) برای مردان مردی و مردانگی باقی نمونده! متاسفانه همه فقط حرف می‌زنند و شعار می‌دهند
        درود بر شما
        نبض قلمتان سبز خندانک

        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۴۲
        سپاس از شما 🙏🙏🌹
        ارسال پاسخ
        محمد باقر تسلی
        يکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۰۳
        درود برشما
        خندانک
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        دوشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۱ ۰۵:۴۴
        سپاس🙏🙏
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3