سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 29 اسفند 1402
  • روز ملي شدن صنعت نفت ايران، 1329 هـ ش
10 رمضان 1445
  • وفات حضرت خديجه سلام الله عليها، 3 سال قبل از هجرت
Tuesday 19 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    سه شنبه ۲۹ اسفند

    بغض گران

    شعری از

    آنیل آچلار (قلم سفید)

    از دفتر قلم سفید نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۲ تير ۱۴۰۱ ۱۰:۱۲ شماره ثبت ۱۱۱۳۹۴
      بازدید : ۱۸۰   |    نظرات : ۷

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر آنیل آچلار (قلم سفید)

    بغض گران 
    دلبر...
    امشب تنهاتر از تنهایی چشمانم شده ام
    تنهاتر از تکه ی عریان جانم 
    که می تواند من را در دنج ترین کافه ی نبودنت 
    حبس آغوش انتظارت رابڪَیاد
    وبا دلبری ودلدادگی از عشق بگویم 
    هرجا می‌روم دیگر قراری نمی ماند 
    چگونه رفته ای؟ 
    که هدایت نمیشوم 
    هرصدایی  رشته ی افکارم  را بهم می ریزد
    چگونه برایت بگویم 
    خزان ثانیه‌هارا را 
    در من وجودم ؛
    با برگهای زرد ونارنجی که زیر پای عابران لگد مال می‌شود
    ازمن جرا کرده ای !
    هنوز دوستت دارم به قلبم نمی توانم  دروغ بگویم 
    شاید به چشمانم  دروغ بگویم این آخرین نگاه بود 
    شاید به قدم هایم بگویم این آخرین نگاه بود
    شاید به قدم هایم بگویم 
    این آخرین رفتن به ایستگاه مترو بود
    دلبر ....هیچ کس نمی داند 
    هوای دلم همیشه بارانی ست 
    چگونه رفتن تورا کتمان کنم 
    که خود میدانم انتهای حبس زندان وجودم دوستت دارم 
    آلوده ی یک شب دلدادگی عشـــــق بس نبود 
    چگونه مرا فراموش کرده ای؟ 
    چشمانم درد گرفته است 
    زل میزنم به قاب عکس روی دیوار 
    بازهم دوستت دارم هایم راتکرارکنم 
    می‌شود امشب تکرار کنی 
    رقص پريشاني اندوهم را 
    چقدر دیر حسرت شده ام 
    چقدر افسانه ی قصه ی کاغذهایم شده ای 
    که من شاعر مست تر شده ام
    چقدر عاشقم کرده ای 
    هرزمان می گویم دوستت ندارم 
    آتش میگیرم و خاکسترم عطر تورا می اورد 
    من زیک بغض گران فارغ و شیدا شده ام 
    پشت یک پنجره از خواب تو پیدا شده ام 
    شب به شب بر لب بامم و دلم راهی توست 
    من به عشق سخن هادی؛هدیا شده ام 
    دل به راه تو دچار است که شب نورانیست 
    من به سازتو وروح توو،هویدا شده ام 
    خواب تو دیده ام و چشم به خوابت شده باز
    که شب از دیدن اشعار تو سودا شده ام 
    ۳
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    دوشنبه ۱۳ تير ۱۴۰۱ ۱۲:۵۶
    درود بانو
    جالب و زیبا بود خندانک
    ابوالقاسم کریمی
    دوشنبه ۱۳ تير ۱۴۰۱ ۰۸:۲۳
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    طوبی آهنگران
    طوبی آهنگران
    سه شنبه ۱۴ تير ۱۴۰۱ ۲۱:۴۳
    خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد باقر انصاری دزفولی
    دوشنبه ۱۳ تير ۱۴۰۱ ۱۰:۵۲
    سلام
    عالی سرودی بود
    لذت بردم
    درودشاعربزرگوار
    خندانک خندانک خندانک
    سارا (س.سکوت)
    دوشنبه ۱۳ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۵۴
    درود نازنین بانو انیل عزیز
    همیشه شعرهایت از احساس لبریز است
    زیبا بود
    آفرین بانو خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    طوبی آهنگران
    سه شنبه ۱۴ تير ۱۴۰۱ ۲۱:۴۴
    درو .د. بانو. قلم شما
    همیشه. سبز خندانک
    فهیمه روشن ضمیر
    پنجشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۱ ۰۰:۴۱
    افکار بلندتان پایداری
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0