سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        آشوب

        شعری از

        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)

        از دفتر انسانم آرزوست نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۰۳ شماره ثبت ۱۰۴۶۰۸
          بازدید : ۳۲۳   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        آرام برفتم چو دلارام گرفتم
        صد دل به تو دادم ز دل آرام گرفتم
        پنهان ز حریفان به قفای دل مسکین
        صد بار برفتم ز غمش کام گرفتم
        آن شب که خیال سر زلفش به دل افتاد
        آشوب عراق و خطر شام گرفتم
        شوری است درین شهر که میخانه جم بود
        رازیست درین سینه که از جام گرفتم
        بیهوده دگر نام به دوران نتوان یافت
        صد ننگ به دل بست که تا نام گرفتم
        رندی که خطر کرددرین عهدچسان زیست ؟
        آزاده دلی بود مَنَش رام گرفتم
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۰۵
        سلام بر شاعر چیره دست
        جناب فرید آزادبخت گرانقدر
        بسیار زیبا بود قربان با وزنی دلنشین
        درود بر شما 👏👏🌺🌺
        امين آزادبخت
        امين آزادبخت
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۳۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        مسعود آزادبخت
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۹:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۵۷
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        موفق باشید خندانک
        مسعود آزادبخت
        مسعود آزادبخت
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۹:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        امين آزادبخت
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۰:۲۷
        با سلام.

        خط استاد را ادامه دادن،دل می خواهد و جسارت فراوان.اما چه می شود کرد؟نمی توان در برابر تراوشات قلبم که از خوانش شعر ایشان می تراود،گذشت .

        قبل از شروع،باید عرض کنم هیچ وقت آثار ایشان را نمی توان از بعد قالب،ارتباطهای عمودی افقی،محوریت موضوع،وجود صنایع ادبی و ... و حتی موسیقی شعری مورد بحث و تبادل نظر قرار داد،چرا که ایشان در این زمینه استاد هستند به نحوی که پنداشت می شود عضوی از بدنشان است.
        برای یک بیتش،کاشته ای می کارم،باشد مورد تفقد ایشانِ ایشان قرار گیرد.
        آن شب که خیال سر زلفش به دل افتاد
        آشوب عراق و خطر شام گرفتم
        ابتدا سراغ مصراع دومش می رویم:آشوب عراق و خطر شام:این یک واقعیت تاریخیست که ناخودآگاه ذهن مخاطب را به سمت و سوی یک برهه ی تاریخی خاص می برد.این خودش یک هنر شیرین و لذتبخش است که قدرت تخیل شاعر،نیز مورخ بودن و واقف بودن به دوران و استفاده مناسب و بجا از آن در شعر،را نشان می دهد.در اینجا مشخص می شود که یک شاعر خوب،یک شاعر دردمند،یک شاعر هنرمند،یک شاعر دغدغه مند،عاشق،آگاه به مسائل،باید به چه علومی نیز آگاهی داشته باشد.این دقیقا سوای از قدرت شاعریست که بکارگیری واقعیات را در جا و در موقعیت مناسب قرار می دهد.حال همه ی اینها را بگذارید کنار اینکه شاعر،پیوند عاطفی،پیوند آگاهانه(نه کورکورانه و تقلیدی) ای به پیامبر و بیتش دارد.این ارزشمند است.به حد انصاف چطور می شود مخاطب امروزی را،جوان امروزی را،کارگر امروزی را،دانشمند،دانشجو،و...امروزی و در یک کلام طیف وسیعی از جامعه را با خود همراه کرد؟این کار ساده نیست.این بیت به تنهایی با استعانت از مصرع دوم،سر زلف را مشخص می کند،مخاطب آزاد است...کدام زلف را برداشت کند،اینکه چه زلفی ...ارینب دختر اسحاق را یا حسین را یا ... . این خودش آشوب را در من مخاطب در ذهن من مخاطب بپا می کند و مرا به فکر وا میدارد و این یعنی آن زیبایی که به حق و انصاف مختص هر کس نیست و من بسیار دوستش می دارم.


        با سپاسمندی خندانک
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۰:۵۰
        سلام و درود برادر بزرگوار و شاعر فرهیخته و نکته سنجم جناب آقای آزادبخت عزیز ؛ تفقد و بنده نوازی می فرمایید . ذره ای در گردباد حوادث و این حکایت شعر است و شیدایی و حلقه این ارتباط انسان کامل است در قامت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت گرامیش . در پناه مهر خداوند پاینده باشید استاد عزیز .
        ارسال پاسخ
        امين آزادبخت
        امين آزادبخت
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۳۴
        خندانک
        مسعود آزادبخت
        مسعود آزادبخت
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۹:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۰۷
        سلام و احترام دکتر فرید دایی عزیز
        طوفانی بود این شعر،تصویر و احساس و ترکیب
        غوغا شد
        خندانک خندانک خندانک
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۰:۵۱
        سلام و درود برادر بزرگوار و خواهر زاده ارجمندم جناب آقای آزادبخت عزیز . در پناه مهر خداوند پاینده باشد شاعر فرهیخته و توانمند . بنده نوازی فرموده اید .
        ارسال پاسخ
        امين آزادبخت
        امين آزادبخت
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۳۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        مسعود آزادبخت
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۹:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        علیرضا مرادی( مراد )
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۸:۲۸
        درودتان زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود آزادبخت
        مسعود آزادبخت
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۹:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3