سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        بالاخره نود و پنج لعنتی تموم شد
        ارسال شده توسط

        محمد عزیزی کلهری

        در تاریخ : سه شنبه ۱ فروردين ۱۳۹۶ ۲۰:۳۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۵۵۸ | نظرات : ۷

                                
           نود و پنج سالی پر از حادثه و غصه  برای ایرانی ها بود.ولی این غم و اندوه برای اهالی فرهنگ و هنر دو چندان خودنمایی می کرد.اگر از آتش پلاسکو بگذریم که زبانه هایش آتش نشانان قهرمان ما را از ما گرفت. خیلی از هنرمندان نیز در این سال بال سفر گشودند و ما را ترک کردند.استاد داوود رشیدی پیشکسوت سینما و تلویزیون یکی از این هنرمندان بود،حمید سبزواری ، شاعری انقلابی که همیشه از درد می سرود دیگر در میان ما نیست.بانویی که همیشه ادبیات را با لبخند شیرینش شیرین تر می کرد مهدیه الهی قمشه ای دیگر از مولانا نمی گوید. احمد عزیزی هم از انقلاب شعری ناگفته در سینه اش دارد ولی...
              صدای پر حزن استاد مسیح الله رضایی که حکایت گر افسانه های ترک زبانان ایران است . پس از این  هیچ وقت از آن سینه شنیده نخواهد شد. هیچ گاه هیچ کارگردانی دوباره نمی تواند چشم های معصوم حسن جوهرچی را به تصویر بکشد. دیگر سلطان الذاکرینی به نام سلیم موذن زاده اردبیلی نیست که از مناره های مسجد بالا برود و الله و اکبرش در آسمانها طنین بیندازد.سینمایمان عباس کیارستمی وعلی معلم و جعفر والی را هم کم داردچقدر دل کلاه قرمزی برای مادرش دنیا فنی زاده تنگ شده است.
        اما آنچه باورش سخت است خاموش شدن ترانه های حماسی ایران،در چشم های دکتر افشین یداللهی است.هنوز باورش سخت است که شب پیش سرود این شعر را برای علی معلم یا شاید برای خودش:
        هر سال
        یک بار
        از لحظه‌ی مرگم
        بی‌تفاوت گذشته‌ام
        بی‌آنکه
        بفهمم یک روز
        در چنین لحظه‌ای
        خواهم مُرد
        بعضی مرگ ها غیرمنتظره است
        با اینکه مرگ، غیرمنتظره نیست  
        هنوز چند روز به پایان سال ۱۳۹۵ مانده،
        این سال پر مسافر، کبیسه هم هست «دکتر افشین یداللهی»...
         
        محمد عزیزی کلهری  
         واپسین ساعات 30 اسفند ماه 1395 خورشیدی -بهکندان

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۷۷۸۷ در تاریخ سه شنبه ۱ فروردين ۱۳۹۶ ۲۰:۳۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        باقر رمزی ( باصر )
        چهارشنبه ۲ فروردين ۱۳۹۶ ۰۵:۱۷
        سلام و درود برادر خوبم خندانک خندانک خندانک خندانک
        ممنونم از اینکه ما را بیاد هنرمندان از دست داده انداختی
        دردناک است ولی خندانک خندانک خندانک خندانک
        باید بدانیم و معنا کنیم که بزرگترین آرامشی که خداوند به انسان داده است مرگ است خندانک خندانک
        مرگ یک ارتقاء روحانی است که انسان یک درجه بالاتر می رود
        امید که خداوند همه انسانها را ببخشد و بمیراند
        آمین خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد عزیزی کلهری
        محمد عزیزی کلهری
        چهارشنبه ۲ فروردين ۱۳۹۶ ۱۳:۰۶
        بله استاد با نظرتون موفقم خندانک خندانک خندانک
        فریدون مشیری هم می گه
        چرا از مرگ می ترسید
        چرا زین خواب جان آرام شیرین رویگردانید
        چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی رفیــــعی وردنجانی
        علی رفیــــعی وردنجانی
        جمعه ۴ فروردين ۱۳۹۶ ۰۷:۰۱
        سلام حضور جناب رمزی
        عالی
        استفاده کردم
        ارسال پاسخ
        نیره ناصری نسب
        پنجشنبه ۳ فروردين ۱۳۹۶ ۱۶:۴۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دردناک است ولی کاری نمیشه کرد گاهی آنقدرباید در دردها غرق شویم که لحظات شادی را ارج بنهیم شادی و غم زنجیر به هم پیوسته است اگر درد نبود شاد بودن معنایی نداشت
        مرگ حقیقت زندگی از ابتدای پیدایش انسان بوده و گریزی نیست
        سپاس از شما خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی رفیــــعی وردنجانی
        جمعه ۴ فروردين ۱۳۹۶ ۰۲:۵۹
        سلام
        نوشته خوبی است ولی نظر جناب رمزی واقعا کامل است
        مضافا اینکه مرگ برای همگان هست ، و مهم اندوخته ای است که با خود به دنیای باقی می بریم .
        موفق باشید
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        دوشنبه ۷ فروردين ۱۳۹۶ ۰۷:۳۹
        درود بر شما من کاملا با شما موافقم
        درسته که مرگ همیشه هست ولی نود و پنج یکی از بدترین سالها بود که بیشتر انسانهایی که رفتن مثل حادثه ی قطار و پلاسکو و ... می تونستن زنده بمونن اگه مدیریت و برنامه ریزی بود نه سهل انگاری و ....
        و اینکه بزرگانی مثل دکتر یداللهی و داود رشیدی و بانو مهدیه الهی قمشه ای و خیلیهای دیگه چه قدر تلخ پر کشیدند و ناگهانی

        و غمگین تر و تلخ تر از همه اینکه اردیبهشت 95 پدرم رو از دست دادم و خرداد یکی از اساتید شعرم رو و سی دی ماه دوست و همکارم رو و بعدش دوباره یکی دیگر از اساتید شعرم رو ...
        برای من نود و پنج سال خوبی نبود و برای خیلیای دیگه که عید امسال کنار سفره ی هفت سین بغض و اشک دوری عزیزانشون رو قورت می دادن ...
        امیدوارم سال نود و شش سال عالیی باشه برای همه مون خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        دوشنبه ۷ فروردين ۱۳۹۶ ۰۷:۴۱
        نود و پنج،غمی طولانی
        قصه ی تلخ شبی طوفانی
        سایه ی مرگ هنوز می رقصد
        در حروف غزل پایانی

        مهناز نصیرپور
        اسپند نود و پنج
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3