سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 18 فروردين 1404
  • روز سلامتي (روز جهاني بهداشت)
9 شوال 1446
    Monday 7 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

      دوشنبه ۱۸ فروردين

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      ضد
      ارسال شده توسط

      علی رفیعی وردنجانی

      در تاریخ : جمعه ۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۷:۵۸
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۱۷۵ | نظرات : ۰

      ضد
      نویسنده علی رفیعی وردنجانی
      این منم زنی تنها در آستانه فصلی سرد ! فروغ ، فروغ ، فروغ . اشک در چشمانم یخ می بندد ، هنگامی که برف بر گونه ات می نشیند ، و تنها ، باید این منظره را به تماشا بنشینم ، آری آشوبم ، آشوب . بهار ته مانده اشک های تو است که بر تن یخ بسته خیابان ذوق می زند . بهار ته مانده بغضی است که سالها گلویم را فشرده است . بهار ته مانده پاییز است ، ته مانده تمام روزهای برفی بهمن ماه . بهار ته مانده تمامی داستان ها است . بهار یک جمله است : چشمان تو . بهمن ، دوزخ تابستان ، چند جمله ای برایت می نویسم : 1- بهتر است با حرف خوش از گلویمان پایین بروی تا مبادا روزی با اردنگی به بیرون پرتاب شوی . 2-عشق یک پدیده است نه یک رویداد ، پس برای پدیده شدن ناپدید شو . 3- مرگ اندیشی بهترین راه برای فرار از واقعیت های تلخ زندگی است ، پیشنهاد می کنم به مرگ فکر کنی تا این که بیخود دلت برای دلم شور بزند . 4- می خواهم بدانی چیزهایی که می نویسم برای تو نیست ، نه سروده هایم و نه نسروده هایم ، هیچ کدام ، تمامی شان مال من است ، مال خود خودم ، می دانی چرا، چون آن صبح که بر سر کچل و زخمی ام فوووت می کردی من باردار تنهایی بودم و تو داشتی فوت می کردی . آخر- یک ماهی بکش ، از همان هایی که مانند علامت بی نهایت ریاضی است و ته ندارد ، یک ماهی بکش و با مداد قرمز درونش را پر کن ، اسمش را بگذار بهمن ، می دانی چرا : چون می توانی بعد ها بالا سرش یک نقطه بگذاری و بر علیه خودت آن را به کار ببری . یک ماهی بکش .
      علی رفیعی وردنجانی

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۷۶۷۸ در تاریخ جمعه ۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۷:۵۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1