ویژه گیهای و ساختار شناسی شعر سپید:
1-شعر سپید سرا با استفاده از شگردهای خاص موسیقی لفظی چون واج آرایی، تکرار ، اشتقاق و... می توانند در ایجاد زیبایی صوری شعر، نقش ارزنده یی ایفا کنن:
«من از سکوت سرد ثانیه ها نمی هراسم»
در این شعر تکرار صامت « س» موسیقی لفظی ایجاد کرده است که به زیبایی آن افزوده است.
2- قافیــــــــــــــــــه
یکی دیگر از عواملی که به ایجاد موسیقی در شعر سپید کمک می کند به کار بردن قافیه است که هر چـند در شـعر سپید اخـتیاری اسـت اما خود از عوامل زیبایی بخشی این نوع شعر محــــسوب می شود:
« میان خورشیدهای همیشه
زیبایی تو لنگری است
نگاهت
شکست ستمگری است
و چشمانت با من گفتند
که فردا روز دیگری است »
( احمد شاملو)
3-صور خیال :
استفاده از آرایه های ادبی چون: تشبیه ، استعاره، تشخیص، تضاد، جناس، پارادوکس، مجاز و... از مهم ترین عوامل آفرینش زیبایی در شعر سپید به شمار می آید.
بسیاری باورند دارند این عنصر شعری ، یعنی بهره گیری از صور خیال است که می تواند خلأ وزن عروضی را پر کند و این شعر را از نثر به شعر برساند.
شاعر با توانایی خاصّ خود و با تسلط بر صنایع ادبی می تواند زیباترین جملات را خلق کند و خواننده ی خود را مو با بهره گیری از صور خیال در حد اعتدال و نیز به کار گیری زبانی خاص ، خود را به اوج شاعری برساند وشعر سپید را جایگاهی بلند ببخشد.
« کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
و انسان با نخستین درد
در من زندانی ستمگری بود
....................................
در مورد راه تشخیص سپید و نثر عرض کنم.
این تقسیم بندی را بشناسیم. که کاملا تجربی است.
جمله های خبری.
جمله های انشایی.
اگر کلامِ بی وزنی صرفا خبررسان باشد یا دلنوشته ی بیان احساسات باشد،هنوز به مرتبه ی شعری نرسیده.
اما اگر بار انشایی داشته باشد. و با ملزوماتی از قبیل کذب ماهیت خبری بودن را به ماهیت انشایی بدل کند وارد مرتبه ی شعری است. البته توضیح این مطلب مفصل است. با مثال بگم. مثلا :
سلاخی میگریست.
این جمله فعلا خبری است.
یعنی بار عاطفی تاثیر گذار ندارد. اگر در ادامه بگوییم زیرا مادرش مرده بود.
اما سطر بعد
به کبوتری کوچکی دل باخته بود.
حال ما با فرازی انشایی، که ایجاد تاثر و درنگ میکند رو بروییم. و این همان فرم است.
فرم شامل همه ی این تناسبها و هماهنگی ها و ارتباطهای پنهانِ اجزای یک کل است. نسبت به یکدیگر که با ساختار شعر همراه بشود و به زبان شاعرانه ختم بشود..
........................................................
شعر موج نو؛ شعری است که نه تنها وزن عروضی ندارد بلکه آهنگ و موسیقی آن نیز آشکار نیست. در حقیقت منطق غیر نثری ، آرایه های ادبی و زبان شعری بدان آهنگی معنوی بخشیده است . نمونه های این شعر را در اشعار احمد رضا احمدی می توان دید:
« قلب تو هوا را گرم می کند
در هوای گرم
عشق ما تعارف پنیر بود و
قناعت به نگاه در چاه آب»
ادامه دارد .......................................غزلیات
درود استادبزرگوارم یونسی
پستی مفید وعالی بود
استفاده کردم
مرز بین نثر وشعر سپید یک رشته ی باریک اما
که شاعر توانا باید این مرز رو بشکنه وازش عبور کنه
وچه زیبا وساده وقابل لمس بود توضیحات شما وآموزنده
خسته نباشید
تیک نقد می زنم تا بقیه هم ازاین مطلب مفید استفاده کنند که اتفاقن خیلیها هم مشکل دارند واز شعر سپید شناخت چندانی ندارند وهردلنوشته ای رو بانام سپید عرضه می کنند