سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      دروازه های آتن
      ارسال شده توسط

      صابرخوشبین صفت

      در تاریخ : دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۱۲
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۹۸ | نظرات : ۴

      دروازه های آتن "کشتی بادبانی مان ،به طور کامل در آتش سوخت و من و چند سرباز دیگر ،خود را به آب انداختیم و با شنا و کمک چوبهای شناور ،خود را به ساحل رساندیم . نیروی دریایی ما شکست خورده بود و تمام امید ما به نیروهای پیاده و سواره نظام گارد شاهنشاهی بود . خشایارشاه و لشکریان همراهش ، فاصله ی زیادی با ما داشتند و ما بعنوان سربازان پیش مرگ ، باید راه و مسیر را برای آنها هموار می کردیم . شب شده بود و در حالی که هوا به شدت سرد شده بود ، به نزدیکی یکی از روستاهای ساحلی یونان رسیدیم . لباسهای جنگی خود را در آوردیم و لباس یونانی پوشیدیم . مردم روستا ، زیاد دل خوشی از پادشاه یونان نداشتند و خیلی دوست داشتند ما را همراهی کنند و انتقام خود را از حکومت خودکامه ی یونان بگیرند . با کمک روستاییان معترض ، اسب و مقداری غدا تهیه کردیم و به همراه چند نفر از آنها ، راه آتن را در پیش گرفتیم و به مسیر حرکت خود ادامه دادیم . برای اینکه کسی به ما شک نکند ، روزها استراحت می کردیم و شبها به راهمان ادامه می دادیم . با اینکه فاصله ی زیادی با آتن نداشتیم ،ولی از مردم شهر و روستاهای دور و بر درباره ی حمله ی سربازان هخامنشی و لشکرکشی خشایارشاه ، چیزهایی می شنیدیم . در یکی از شهرهای کوچک نزدیک آتن ، سربازهای یونانی در ورودمان به شهر به ما شک کردند و بعد از درگیری با آنها به بیرون شهر فرار کردیم و در کوههای اطراف شهر ، پناه گرفتیم . سربازهای یونانی به تعقیب و گریز ما پرداختند و ما مجبور شدیم چند روزی را در کوهها بمانیم و بخاطر خطر بزرگی که در کمینمان بود ، پناه بگیریم و بسوی آتن حرکت نکنیم . بعد از دوسه روزی توقف ، شب هنگام به راه خود ادامه دادیم و به نزدیکی آتن و دروازه هایش رسیدیم . راه های ورودی آتن کامل بسته بود و به شدت از ورودی ها و دروازه های شهر محافظت می شد . کار سختی در پیش رو داشتیم و برای همین محبور بودیم از روی برنامه و حساب و کتاب به شهر وارد شویم و کسی به ما شک نکند . به علت خستگی زیاد و محافظت شدید از دروازه های آتن ، چند روزی برنامه ی مان را عقب انداختیم و در نزدیکی های آتن به استراحت پرداختیم . طبق شنیده های ما ، خشایارشاه به نزدیکی سواحل یونان رسیده بود و به خاطر رد گم کنی و جلوگیری از توقف و درگیری با لشکریان شاه ، باید هر چه زودتر خود را به آتن می رساندیم و بعد از درگیری با سربازان داخل شهر و مشغول کردن یونانی ها به جنگ در شهر ، راه را برای حرکت و حمله ی شاه و گارد شاهنشاهی ،هموار می کردیم . برای همین ، صبح زود به یکی از دروازه های آتن حمله کردیم و با اینکه خسارتهای زیادی دادیم ولی در هر صورت وارد شهر شدیم و فکر لشکریان یونانی را به درگیری در شهر مشغول کردیم . پایان 24/12/1394 صابر خوشبین صفت

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۶۷۵۹ در تاریخ دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۱۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      سه شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۴۵
      خندانک خندانک خندانک
      فریبا غضنفری  (آرام)
      سه شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۰:۰۸
      درود بر شما خندانک خندانک خندانک
      صابرخوشبین صفت
      سه شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۰:۴۸
      سلام و درود به بانو غضنفری ....
      درودها بر شما خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      ساسان نجفی(سراب)

      نیست جز عشق خالق هستی نام و نشان دلم
      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2