سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        بداهه آزاد!
        ارسال شده توسط

        رضا نظری

        در تاریخ : شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۱۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۴۰۸ | نظرات : ۲۲۱

        سلام و عرض ادب خدمت دوستان و سروران عزیزم
        با اجازه از مدیریت شعر ناب، از این هفته برنامه ی بداهه ی هفتگی داریم.
        در طول شبانه روز و هفت روز هفته می توانید بداهه های خود را ارسال کنید اما حقیر هر روز جز پایان هفته از ساعت ۱۸ تا ۲۰ در خدمت دوستان خواهم بود
        محدودیت قالب نداریم، کلاسیک و نو،  از تک بیت گرفته تا غزل و چهارپاره، از نیمایی تا سپید و پریسکه و ... هر چیزی که دوست دارید
        شعر در نظرم چیزی نیست جز 
        «زایش احساس در لحظه، به هیات واژگان»
        اما موضوع بداهه، این هفته بداهه ی واژه محور خواهیم داشت، دو واژه ی  «رود» و «دریا» از هرکدام که دوست داشتید در شعرتان استفاده کنید و یا هردو
        امیدوارم لحظات خوبی را در کنار هم تجربه کنیم و بیاموزیم...

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۶۵۰۸ در تاریخ شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۱۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۵۸ شاعر این مطلب را خوانده اند

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        سیده نسترن طالبزاده

        ،

        نجمه طوسی (تینا)

        ،

        رضا نظری

        ،

        منوچهر مجاهدنیا

        ،

        سمیرا شریفی (آسمان)

        ،

        جعفر جمشیدیان تهرانی

        ،

        معصومه عرفانی (عرفان )

        ،

        عیسی نصراللهی( تیرداد)

        ،

        فروزان شهبازي

        ،

        علی غلامی

        ،

        زهرا ضیایی

        ،

        علی میرزایی( هیچکاک)

        ،

        علیرضا کاشی پور محمدی

        ،

        دکتر رجب توحیدیان آغ اسماعیلی(سالک)

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        فرهاد مهرابی

        ،

        علی ناصری(عین)

        ،

        صفیه پاپی

        ،

        سعید احمدجامی (خواجه)

        ،

        مهدی صادقی مود

        ،

        مجنون ملایری

        ،

        سیده لاله رحیم زاده(آلاله سرخ)

        ،

        علیرضا حسن شاهی

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        امید مرادی

        ،

        روحیا لرستانی

        ،

        حسن بذرگری(آیین)

        ،

        مسيحا

        ،

        فاطمه جهانباز نژاد

        ،

        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)

        ،

        سامان سولقانی

        ،

        شهناز کارگر

        ،

        رحیم نیکوفر

        ،

        محمدعلی جعفریان(عاشق)

        ،

        لـــــــــــــــیلا رنجبران

        ،

        مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)

        ،

        نیره ناصری

        ،

        محسن افشار نادری

        ،

        علی نجمی

        ،

        اله یار خادمیان(صادق)

        ،

        آرش غفاری درویش(منتظر)

        ،

        مهدی زاهدی (میم زا)

        ،

        نسرین مقدم

        ،

        زهرا منصوری

        ،

        منصور شاهنگیان

        ،

        فریبا غضنفری (آرام)

        ،

        يدالله عوضپور آصف

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        خوجه خرسه

        ،

        محمد خسروبیگی

        ،

        خداداد آدينه (آدينه)

        ،

        موسی عباسی مقدم

        ،

        اصغر زند

        ،

        میناا عباسی

        ،

        محمد رحیم کاظمی

        ،

        علی صادقی(صادق)

        ،

        حمیدرضا کشیتی

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۴۰
        به به حضرت استاد نظری بزرگوار چه کار عالی و ارزشمندی انجام دادید برای شما و همه اعضا ی خوب و نجیب شعرناب و این بخش از سایت شعرناب، بداهه سرایی ارزوی موفقیت وسربلندی می نمایم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احمدی زاده(ملحق)
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۰۵
        شوری دریا
        غم چشمان تورا
        داشت
        یا شور.... من؟
        نمی دانم اما؛
        نهنگ هارا
        به ساحل می کشاند.! بداهه
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۴۹
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام برادربزرگوارم نظری
        پست بسیارخوبی است خندانک خندانک خندانک
        امیدوارم که دوستان هم همراهی کنند
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دل به دریا می زنم دریا پریشان می شود
        دل به صحرا می زنم صحراپریشان می شود
        مانده ام با این دل این غمخانه ی لبریز درد
        دل به هرجا می زنم انجا پریشان میشود
        خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۱۱
        باعرض سلام وارادت استاد نظری گرامی...ممنون برای این پست عالی خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۱۲
        رود بودم
        به تو
        که
        رسیدم
        دریا شدم!
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۱۶
        لنگر بیانداز
        در ساحل
        آرام چشمانم
        دریای چشمانم
        تورا
        می خواند!
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۵۳
        دل دریاییت
        پر موج
        تا
        روزی
        دوباره
        به تو
        بپیوندم!
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۵۶
        سرگردانیت
        را
        بسپار
        به
        کویرهای دور
        رود
        بوی دریا
        را
        می شناسد!
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۳۲
        درود جناب نظری عزیز
        عجب پست زیبایی است
        سروده ها تماشایی است
        کار دوستان در اینجا
        زیبا و رویایی است
        خرم و خوش باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا حسن شاهی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۲۹
        سلام داداش رضای گل
        خندانک خندانک خندانک
        ممنونم. کار خیلی خوبیه.
        اینم یه غزل بداهه ی کوچیک:

        تا که دستم می رسد بر واژه ای گم می شود
        قسمتم از پهنه ی دریا تلاطم میشود

        ابر می آید به سوی خانه ام اما چه سود؟!
        سهمِ من طوفان و باران سهم مردم می شود

        « من مَلِک هستم که فردوس برین جای من است »
        قوتِ من اما در آنجا نان گندم می شود

        تا بیابان رفته ام از آسمان دیدن کنم
        دُب اکبر؟ نه...، نصیبم نیشِ کژدم می شود

        آتشی بر ریشه های باورم افتاده چون
        هر درختی کاشتم تا ریشه هیزم می شود

        بازم ممنونم. توی این روزای شلوغ حداقل برای من دلگرمی بود
        سیده نسترن طالب زاده
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۰۸
        خندانک خندانک خندانک
        منوچهر مجاهدنیا
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۱۸
        خندانک خندانک خندانک
        رضا نظری
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۴۰
        مثل یک رود پریشان که به دریا برود
        در گذر از دل یک تنگه ی پر پیچ و خمم
        سمیرا شریفی (آسمان)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۲۵
        به نام او که روشنی بخش جان است

        غرق احساس می شوم هر دم
        وقتیــــــــــــــــــــــــــــــ
        دریای عشق
        متلاطم می شود..
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۵۹
        ای ابر نوبهار چو یادم نمی کنی
        رودی شدم کم آب و ، به دریا نمیرسم
        خندانک خندانک
        معصومه عرفانی (عرفان )
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۱۶
        سلام جناب نظری بزرگوار بسیار عالیست کارتون موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        رود هر لحظه به دریای دلم میزیزد
        همچو دریا دل من طوفانیست

        بداهه
        عیسی نصراللهی( تیرداد)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۵۳
        \'\' هیاهو \'\'

        در صف نانوایی شلوغ شهر قصه های کودکی
        گم شده ام...
        در سوز تنوره ی آن شور خیال
        بر بال بادبادکهای پریشان خالی از تشویش
        همراه قصه های \'\' رود \'\'
        و تلاطم ساحل آرام
        خورشید که برآمد، دستان ظهور من
        از
        دنباله ی عاشقانه های کلبه ی چوبین بهار
        سالها بعد...
        التماس باد و باران می شوند
        در
        صبح سرد سارها و غازهای وحشی ایمان
        اینجا، به تراوش نگاه بوته های ملتمس ریحان و پونه و لاله
        فصل رگبار تندر مرگ، تنیدست:
        نزاع بین چند قوچ نزار را....

        عیسی نصراللهی 94/10/9







        فروزان شهبازي
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۶
        درود جناب آقای نظری عزیز.....

        بسیار پست ارزشمندی ست خندانک خندانک

        امیدوارم استقبال گرم دوستان رونق این بداهه سرایی شود .
        خندانک خندانک خندانک

        قدر دان زحمات و تلاش های تان برای اعضا خوب شعر ناب هستیم خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۲۴
        درود جناب نظری برادر اندیشمند و فرهیخته ام خندانک خندانک
        از دیدار دوباره ی شما خوشحالم...
        ببخشید دیر امدم برای تبریک پست خندانک
        فکرم مشغول و دستم خالی بود...
        برمی گردم...
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۲۱
        درود برشما جناب نظری
        خیلی هم خوب و صمیمانه
        خندانک خندانک
        بداهه ها رو هم که درجواب اشعار دوستان عرض کردم

        برقرار باشید
        امید مرادی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۱۶
        به دریا بریز
        ای رودِ سرگشته ی آسمان...
        امید مرادی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۲۰
        چون رودی روان
        به دریای آسمان بیاویز و فرو ریز
        این زمین تشنه کام توست...

        خندانک خندانک سلام
        معصومه عرفانی (عرفان )
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۱۶
        سلام خندانک خندانک خندانک

        رود آخر که ز اشک دل من دریا شد
        ابریه چشم من هر لحظه ببین می بارم
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۴۶
        شوق دریا شدنم شوخی تکراری بود...
        من دلم می خواهد
        آسمانی باشم
        کهکشان نه!
        بلکه یک سیاره
        و تو تنها گل سُرخم باشی...خندانک
        مسيحا الهیاری
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۳۴
        سلامخندانک
        ياوري .م
        زيبايي تو خواب مرا ريخت به هم
        آرامش مرداب مرا ريخت به هم
        زيباتر از آني كه توصيف كنم
        زيبايت اعصاب مرا ريخت به هم ....

        مسيحا الهیاری
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۳۵
        زخم كه ميخوري مزه مزه كن طعم اشنايي دارد ....خنجر ادويه خندانک
        سعید احمدجامی (خواجه)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۳۱
        رود باشی به تکاپوی دل دریایی
        باش دریا که هزارن تو را در یابد
        خندانک
        سعید احمدجامی (خواجه)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۳۹
        همچو دریا بستر گنجینه های معرفت
        باش تا رودخانه ها غرق تماشایت شوند
        خندانک خندانک خندانک
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۵۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رود عشق در برکه چشمان تو جاری شده
        کاشکی رخصت دهی این برکه را پُر قو کنم

        درود برشمااستاد
        محمدعلی جعفریان(عاشق)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۲۵
        بسیط سرد زمین بهر آدمی تنگست...

        اگر به وسعت جولان خود بیندیشیم...عاشق
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۴۷
        در میان جمع یاران دلخوشم باشم که من
        در ره عشق بیاموزم به قدر قطره ای
        درود خندانک
        نیره ناصری نسب
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۳۲
        درود بر جناب نظری بزرگوار

        چقدر زمان کم می آورم برای دیدار اشعار و پست های دوستان یا زمان تند می گذرد یا من دیر میرسم . عجب دنیای در شتابی است و برایم همیشه زود دیر می شود .
        خروشی از دریا
        موجی از نگاه
        تو را به ساحل می کشاند
        ومن همچنان
        در قایق سرگردان خویش
        دنبال فانوس دریایی ام
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        این را داشته باشید
        اگر زمان از من جلو نزد باز سر میزنم گرچه میدانم زمان تندتر از من حرکت می کند .
        بسیار سپاس از پست شما برای دوستان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        لیلی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۳۴
        نوشت رود
        پیراهنم را جمع کردم
        وروی قایق های کاغذی سفیدراه رفتم
        نوشت دریا
        دور ماندم با تابوت های خیس کاغذی
        -----------------------
        سلام وعرض ادب خدمت جناب نظری
        وسپاس از کارگاه بداهه تان خندانک
        لیلی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۰۳
        چشم هایت دو فانوس روشن
        درشب بی پایان
        ومن قایقرانی بی قایق
        بی رود
        بی خانه
        که دریارا برایت قرق کرده ام
        آرش غفاری درویش(منتظر)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۲۸
        پیمانه پر کردن زِ نو ،تا در میستانم کنند
        گفتند صفای قبله را ،از جمله مستانم کنند
        اینک چه جای گفتن از مردی که از \"دی\" میرسید
        گفتند که مستی خیره سر،دور از نیستانم کنند
        رفتم به پای عارفی ، گفتم چه مینوشی همی
        گفتا دو چشم انتظار ،تا مستو ارزانم کنند...
        دی از درون دی گذشت،دانی که میلادم چه بود؟
        \"علت\" خطای آدمم ، بر نطفه انسانم کنند...
        مقصد معٌین و خانه ات ،مسکن گزینه خانه ها
        آری چونین است قافیه ،از اهل تهرانم کنند
        Life is a song of birth
        And what a beautiful symphony of song
        An error led to the birth of thousands of birth
        Happy Anniversary error you Adam
        زندگی ترانه ی تولد ها است
        و چه زیباست سمفونی ترانه ها
        یک خطا باعث تولد هزاران تولد است
        سالروز خطایت مبارک \"آدم\"
        علی نجمی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۴۴
        سکوتت گرچه زیبا و دلت همسنگِ دریایی
        منم آن رود سرگردانْ ندارد در دلت جایی
        کنون این رود غم دیده که بی رحمی ز تو دیده
        شَوَد باگریه ناپیدا در این صحرای خشکیده
        زهرا منصوری
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۵۳
        دلم میگیرد از رفتن به دریا
        چومانده نیمی از جانم در آنجا
        تو ودریا هم آغوشید با هم
        دل ما و دل ما و دل ما
        معصومه عرفانی (عرفان )
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۱۹
        سلام
        منم آن دوزق بشکسته بدریا چکنم
        آسمان ماه ستاره تو ببین تقدیرم

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        معصومه عرفانی (عرفان )
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۲۵
        دریا همه شب محو تماشای تو باشد
        ای ماه ببین عکس رخت را تو به دریا
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۱۱
        هیچ روزی هم نباشد نشنویم
        یکنفر این مال مردم برده است
        آن یکی دزدیده گوید الفرار
        دیگری در بانکها بسپرده است
        بهر تسکین رفته بودم اصفهان
        دیدم آن زاینده رودم مرده است
        یکنفر بنشسته بود و می گریست
        خوب پیدا بود او آزرده است
        گفتمش این آب چون دریا چه شد
        گفت آقا زاده آبش خورده است
        خندانک خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۵۰
        سلام بر برادر ادیبم
        داداش معلومه کجایی ؟
        خوشحالم دوباره شما را زیارت می کنم .کار عالیه و منم عاشق بداهه گویی .

        اینم دست گرمی من فعلا:

        در پی دیدار تو صحرا به صحرا می روم
        تا ببینم روی تو اینجا و آنجا می روم

        در تکاپوی نگاهت مانده ام حیران و مات
        بی تو رودی کوچکم دنبال دریا میروم
        نجمه طوسی (تینا)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۵۸
        در باور ما این همه گرداب نگنجد
        در کاسه ی بس کوچک ما آب نگنجد
        یک عمر پی دیدن تو چشم چراندیم
        دیدار تودریاست به مرداب نگنجد
        مسيحا الهیاری
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۱۶
        من براي تو شعر ميشوم ديوان چشمهايت را نبند از تاريكي ميترسم ميفهمي !!!!!111
        منصور شاهنگیان
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۰۶
        با درودی صمیمانه و سپاس و تشکر به خاطر تلاش و ارائه این ایده ء بسیار

        ارزشمند و جالب ِ حضرتعالی :

        با این برگ سبز ، مرا هم از خوان ِ گسترده ی محبت و لطف تان ، بهره مند

        سازید :

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        شعر ناب است چو دریای زلالی ، که در آن

        ما چو رودیم و به این عرصه ی فاخر وَصلیم

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        پاینده باشید دوست من ...
        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۴۶
        غروب خورشید دیدگانت برای من
        پایان جزر و مد دریای نگاهت بود
        خندانک
        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۴۷
        نگاهت به وسعت دردهایی بود
        که از دریای چشمانت
        باران بر ساحل حسرت من بارید
        خندانک
        معصومه عرفانی (عرفان )
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۹
        سلام خسته نباشید عزیزان شاعر

        زنده باشید و همچنان بسرایید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        چه طوفان میکنی دریا مگر دیوانه ای آیا
        که طوفانم منو بنگر چه طوفانی بپا کردم
        علی ناصری(عین)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۰۴
        باسلام واحترا م
        سپاسگزارم از اقدام جالب وبجای جناب عالی
        به دریای صدای ات مست ،مستم
        به ای کنج لبای ات مست،مستم
        به عشقم می زنی درساز ورودت
        به ای ساز ونوای ات مست، مستم
        بداهه ناصری
        البته محلی می نوشتم بهتربودولی به دلیل گستردگی لهجه به این سان نوشتم
        در بسامد دریای ات
        در شکوه بلندترین موج
        فرکانس رویاهای ام
        درگیر پارازیت ِخواهش هاست
        به چشم شیطان
        به آلوده ترین آب های عالم
        در جاری رودهای مسموم
        آه .......آه..........
        ای ابرهای سیاه
        ببارید از دل
        بکوبیدبرطبل عشق های فراموش شده
        ومن ام ....در تشویش زمان
        تو یگانه ترین انتظار
        ومن
        به رعد صدایت
        به خروش بارانی تیرین دیدگانم
        پس.......
        بشوی غبار آخرین تزویر
        در فتنه های زمات
        در سایه دستان عاشق ات به دعا
        مسيحا الهیاری
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۳۶
        رفتم كه داغ بوسه پر حسرت تو را ...با اشك ديده ز روي لبم شستشو دهم ...

        من انتحاري عشقم با كمربندي از بغض هاي نتركيده بترسيد از من ..بداهه
        مسيحا الهیاری
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۴۰
        عشق و زندگي را در شب يلداي امسال با دستان خودم دفن كردم براي هميشه خار برويد از خاك عشقم يا لاله فرقي نميكند ....
        من ديگر نمي فهم و نه ميشناسمت خيالت راحت ...... خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۴۲
        با سلام و درود
        به نامت رود را می کارم ای دوست
        یقین دارم که گردد سبز ، دریا
        این بداهه تقدیم شما و همه ی ناب سرایان گرامی
        خندانک خندانک خندانک
        یدالله عوضپور    آصف
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۳۹
        سلام دوست گرانمایه
        استادنظری عزیز خندانک

        این پست چقدرخوب وزیباست
        بسیار بجا و با مُسّماست
        یاران بداهه گو بیایید
        چون محفل شاعرانه برپاست
        باتار و دهل بیا که اینجا
        بزم سخنی ز رود و دریاست
        درچنته هرآنچه هست روکن
        بنشین بگو که سخت زیباست
        از رود که می رسد به دریا
        وزبحرکه همچنان شکیباست
        من رود، تو بحربیکران باش
        بارود کنون نکو ، مداراست...... خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        فریبا غضنفری  (آرام)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۱۴
        سلام استاد نظری،

        دریا کجا خاکت کنم؟
        در چشم او خوابیده ای،

        غیرت نفس گیرم شده
        عشقم به خلوت برده ای

        با موج ها کرنش کنی
        زانو زنی در پای او

        مدهوش کردی یار من
        جانم بگیر.... بگذر ز او

        اما .... شنید .... در همهمه
        داد و فغان رودها

        آنها که محبوس تو اند
        تا بیکران نامند تو را !!

        خشمت نثار صخره شد
        بر ساحلت ردها نشست

        او از تو دل کند و گرفت
        آرام .... در آغوش من

        نجمه طوسی (تینا)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۵۶

        ماقطره ی آبیم که بر خاک شدیم
        پیوسته به هم گشته وچالاک شدیم
        دریای بزرگ و آبی ،آغوش گشود
        از مهر دوباره اش به افلاک شدیم
        زهرا ضیایی(روح الغزل)
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۰۲:۲۲
        دریای چشمانت به رنگ آسمان است
        من دل به دریا میزنم تا کهکشانها
        موج نگاهت اندکی آشفته ام کرد
        خواهم که بگریزم به سوی آسمانها

        میخواهم از دنیای خود عکسی بگیرم
        تا حک کنم برقلب گستاخ زمانه
        تا دیگران پندی بگیرند و نبازند
        دل را به سودای سیاه عاشقانه


        غیر ازتو من هرگز به عشقی دل نبستم
        چون نیم خود را در دلی پیدا نکردم
        کی میشود در یک قلمرو چند حاکم ؟
        من در به روی نارفیقان وانکردم


        عمری به عمق چشم تو عاشق نشستم
        حتی نگاهی بر کویر دل نکردم
        نفرین بر این روح سیاه دلفریبت
        من تازه فهمیدم به حال خود چه کردم


        بداهه ی تقدیمی من به داداش رضا
        چون میدونم چهار پاره خیلی دوست داره
        ناخود آگاه قلم چهارپاره را انتخاب کرد برای بداهه
        خندانک خندانک خندانک
        معصومه عرفانی (عرفان )
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۲۲
        سلام اساتید و شاعران محترم خسته نباشید اشعارتان بسیار زیباست

        زنده باشید و سلامت
        خندانک خندانک خندانک
        تنها دلخوشی شاعر همان شعر اوست

        خندانک خندانک خندانک
        رود آخر که چو من حیران است

        دل به دریا بزنم یا نزنم ؟
        لیلی
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۴۹
        اتاق عطری نداشت
        و شاهرگ مرگ
        از دیوارها بالا رفته بود
        چهار گوشه ی اتاق را رود کشیدم
        چهار خانه ای به رنگ دریا در من شعله می کشد
        بداهه
        خندانک
        --------------------------
        در ضمن بداهه و چهار پاره و اشعاردلنشینی خواندم
        مانا بمانید و نویسا خندانک
        لیلی
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۵۲
        به ساعت خاکستری
        تمام لبخنده ها
        در قاب لبها میسوزند
        مگر تو!
        با کارناوالی از اسب ها
        از دور دست دریا
        رودی بیاوری

        لیلی
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۵۴
        زمستان سرد
        و بوسه ی تو
        آخرین شعله ای که می تواند
        دریایی یخ زده را
        آبی تر بسوازند
        لیلی
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۵۷
        مخملی ازخون تو
        پیراهن من است
        ماهی ترینم
        به هندسه ی هلال دهانت
        نام تو الفبای رودهاست
        وهیچ رودی در جهان به نام کوچک من نیست خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۰۹
        کلید سل بر پیشانی شهر میروید
        شاید دوباره باران بگیرد ..
        وقتی چتر دستان تو را کم دارند
        نتهای
        سپید-رود -
        و این دو -دریا-چه ی خسته ..
        نیره ناصری نسب
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۱۷
        رود رفت ودیگر آبی باقی نماند
        ماه گرفت و مهتابی باقی نماند

        دریای دلم رفت در پاره های وهم
        صبور بودم و تابی باقی نماند

        گرفتارشد روزگار در شب و روزش
        زشت شد زمان و خوابی باقی نماند

        نابرده گنج بر رنجم افزوده شد
        سقوط کردم و پرتابی باقی نماند

        چهار سوی ذهنم بر دیوار آرزو
        سوال گشت و جوابی باقی نماند

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خداداد آدينه (آدينه)
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۵۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        زهرا منصوری
        چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۵۵
        همچو رودی سوی دریا میروم

        نیمه جانم بهر احیا میروم

        خواب دیدم باتوام ای خوب من

        در پی تعبیر رویا می روم

        تشکر بابت بر پایی بداه سرایی


        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        معصومه عرفانی (عرفان )
        چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۴۰
        با سلام حضور بزرگواران شاعر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سیل اشکم که سرازیر به دریا شده است
        رسم عاشق کشی این است که مجنون باشی
        نجمه طوسی (تینا)
        پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۲۵
        دریاست رو به رو
        مواج چون عروس
        آلوده کف دهن
        رامش به شن جلوس

        آغوش وا شده
        داماد او هزار
        پتیاره ای که هست
        گریان به هر مزار

        آراست موی خود
        با حلقه ی صدف
        او پای می زند
        با نغمه های دف

        از ظلم های او
        روز است در گریز
        خونبار شد دو چشم
        با آب ها ستیز

        شب دوست دار اوست
        او را بغل زده
        با عشوه های او
        هر بار کل زده

        چادر سیاه را
        رویش کشیده است
        زوج هراس و ترس !!!
        خوبی که دیده است ؟؟؟
        همی الان ...
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۵۰
        تا دریای بیکران وفایت باقیست
        رودخانه امید من نیز جاریست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
         موسی عباسی مقدم
        جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۲۳
        رود هستم گاه حرفم مثل دریا می شود
        حرفهایم باعث اما اگرها می شود خندانک
        حمیدرضا کشیتی
        دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۰۶
        دریا
        گویند رقص دامن آبی تو
        معشوق را ز عاشق دور میکند

        پس چرا این بار از شانس من
        به آهنگ دل من میرقصی؟

        بداهه خندانک

        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2