يکشنبه ۲ دی
هالیفیلد؛ قهرمانی که ۲۳۰ میلیون دلار را از دست داد اما هنوز لبخند میزند
ارسال شده توسط احمدی زاده(ملحق) در تاریخ : يکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۴ ۱۷:۵۶
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۴۵۸ | نظرات : ۱
|
|
آخرین باری که خبری از ایواندر هالیفیلد شنیده شد، حال و روز خوبی نداشت. شاید به آخرین ضربه خوبی که زده بود فکر میکرد. شاید در اندیشه فروش کاخ ۱۰۹ اتاق خوابهاش بود. شاید هم به فکر فروش آن کمربندهای قهرمانی، دستکشهایی که به خون حریفان آغشته بود یا ربدوشامبرهایی بود که پیش از مسابقات به یاد ماندنیاش پوشیده بود.
قهرمان چهار دوره بوکس سنگین وزن جهان به طور رسمی سال گذشته و در ۵۱ سالگی بازنشسته شد، زمانی که ۲۳۰ میلیون دلاری که طی ۲۶ سال دوران حرفهایش درآورد، بر باد رفته بود. او سه بار ازدواج کرد و ۱۱ بچه از ۶ زن داشت، بچههایی که بزرگکردنشان به قیمت ثروت او تمام شد، اما همانها هستند که آیندهای روشن را ترسیم میکنند.
یکی از پسرانش، الیا، از بهترین بازیکنان فوتبال آمریکایی مدارس ایالات متحده است. پسر دیگرش، ایوان، به دنبال این است که پا جای پای پدر بگذارد و در رینگ اسم و رسمی پیدا کند؛ هرچند که برای پیرمرد فقط امیدوار بودن کافی نیست.
هالیفیلد در باشگاه پسرش ایوان در آتالانتا از نصیحت مادرش میگوید: "مادرم میگفت، هیچ بهانهای قابل قبول نیست. شما با آنچه میگویید و با آنچه که اعتقاد دارید، سرنوشتتان را میسازید."
برای همین هم وقتی ایوان میگوید "شاید" بخواهد به المپیک برود، درست مثل کاری که پدرش ۳۱ سال پیش کرد، هالیفیلدِ پدر، شروع به موعظه میکند: "افرادی قهرمان میشوند که میگویند من این کار را میکنم". وقتی از ایوان بپرسید، چند بار این را از پدرش شنیده، جواب میدهد: "خیلی".
ایواندر هالیفیلد در حومه فقیرنشین آتالانتا بزرگ شد. اما آنطور که "اصل جنس" (لقب هالیفیلد) میگوید مادرش، آنی، بود که راه و رسم زندگی را به او یاد داد: "شش کلاس بیشتر سواد نداشت، اما برای من کافی بود. من پدر نداشتم، اما مادر خوبی داشتم. اصلِ جنس واقعی او بود. اغلب به من میگفت، پسر ترسو نباش. ترسو هزار بار میمیرد اما مرد یکبار میمیرد."
"من در یک محله سیاهپوستنشین بزرگ شدم و برادرانم همیشه میگفتند که پسرهای سفید نمیتوانند مبارزه کنند. بعد یک روز مجبور شدم با پسر سفیدی به اسم سسیل کالینز مبارزه کنم. من به او ضربه زدم او هم به من ضربه زد. وقتی اسم سسیل را به عنوان برنده اعلام کردند تا خانه گریه کردم و بعد هم به مادر گفتم که دیگر مبارزه نمیکنم."
مادرم گفت بچهای را که جا بزند بزرگ نمیکند و مجبورم کرد برگردم. رفتم و بازهم به سسیل باختم و تا خانه گریه کردم و گفتم این بار دیگر مبارزه را رها میکنم. ولی باز مادرم مجبورم کرد برگردم و آخرش او را بردم و در امتحان قبول شدم. به خانه که برگشتم مادرم یکی از بزرگترین درسهای زندگی را به من داد و گفت، اگر چیزی را ول کنی چون طبق میلت پیش نمیرود، هیچ وقت به هدفت نمیرسی. پس هیچوقت جا نزن؛ من هم نزدم". پس از آن هیچکس نتوانست هالیفیلد را متهم به جا زدن کند؛ دستکم نه در رینگ. او به عنوان یک بوکسور آماتور، داوطلب شد حریف تمرینی مایک تایسون ۱۷ ساله باشد، امتیازی که دیگران برای انجام دادنش پول میخواستند.
پس از کسب مدال برنز در المپیک ۱۹۸۴، او تمامی رقیبان را در فوق میانوزن شکست داد و قدم به جایی گذاشت که هم حریفان بزرگتری در انتظارش بودند و هم پول بیشتر؛ باستر داگلاس، ریکی بو و مایک تایسون یکی پس از دیگری تسلیم او شدند.
هالیفیلد دو بار مایک تایسون را شکست داد؛ در مسابقه سال ۱۹۹۷، تایسون تکهای از گوشش را گاز گرفت و کند
چندی پیش بیست و پنجمین سالگرد ناکاوت شدن داگلاس و اولین قهرمانی هالیفیلد در سنگین وزن بوکس جهان بود. این تاریخ خیلی مورد توجه قرار نگرفت و دلیلش هم این است که همواره بهانهای برای لوث کردن قهرمانیهای او پیدا میشد؛ داگلاس چاق شده بود. تایسون دیوانه شد و داستانی تکراری در مورد هالیفیلد.
نادیده گرفته شدن که از همان ابتدا به عنوان بچه نهم خانواده با آن مواجه بود و در اولین درسهای مادرش هم وجود داشت و همچنین اعتقاد قوی مذهبی موجب شده هالیفیلد به شکلی حتی بیمارگونه سرسخت باشد؛ حتی الان و در این سن و سال. او معتقد است میتواند هر چیزی را که از دست دادهد پس بگیرد و بهترش را بسازد: قصر، کمربندهای قهرمانی و شهرت گذشتهاش را:
"از دست دادن همه چیز سخت است. تنها راهی که از این دوران عبور کنم، فکر کردن به این است که خدا خواست من آن خانه را داشته باشم و اگر بخواهد میگذارد که یکی دیگر هم داشته باشم. در انجیل آمده که نیمه دوم زندگی شما از نیمه اول بهتر میشود. من در نیمه اول زندگی ۲۳۰ میلیون دلار بدست آوردم و برای همین دلیلی برای ادامه زندگی دارم".
بن دیرس
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۶۳۱۹ در تاریخ يکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۴ ۱۷:۵۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.