پنجشنبه ۶ دی
3- زبان نو و ساختار شکنی در شعر (3)
ارسال شده توسط ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا ) در تاریخ : دوشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۰ ۰۳:۳۵
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۹۳۸ | نظرات : ۰
|
|
3- زبان نو و ساختارشکنی در شعر(3)
در ميان شاعران نوسرا سه نوع شخصيّت وجود دارد:
الف - شاعران حال نگر
ب – شاعران آينده نگر
ج – شاعران حال و آينده نگر
_ اينك بطور جداگانه نسبت به تشريح مفصّل هركدام از موارد بالا مي پردازم :
الف _ شاعر حال نگر چه كسي است ؟
شاعر حال نگر آن كسي است كه تلاش دارد فقط مخاطب هاي فعلي خود در زمان حاضر را نگهدارد و براي هر نوع زباني كه دوستدار و طرفدار زيادي داشته باشد ، جايگاهي باز بكند و كمابيش نسبت به ربايش و افزايش آنها سعي نمايد. اين گروه از شخصيّت هاي شاعران ، اكثرا ً به ريشه يا مغز و جنس واژه ها چندان عنايتي نداشته و بيشترين دغدغه ي شان رساندن پيام يا احساس مورد نظرشان به نحو ممكن و بر آورده كردن نياز ضروري موقعيّت حاضر است.شاعران حال نگر معمولا ً بسيار محبوب مردم زمانشان مي گردند و به دليل اينكه نياز اكثريّت جامعه را در نظر مي گيرند احساسشان پرمخاطب و پرفايده به نظر مي آيد. اين شخصيّت ها كه بيشتر بر حال توجّه مي كنند ، دوست دارند كه سريعا ً وارد عرصه ي فعاليّت شوند تا به طريقي مطرح گشته ، خواسته هاي جامعه ي زمان خود را برآورده سازند . اغلب اينان در خصوص ترانه و عاشقانه ها ، طنز و حماسه فعاليت دارند. البته در بين اينها شخصيّت هاي محدودي هم هستند كه در راستاي نوگرايي ، لجام احساس و حرمت واژ ه ها را نگهميدارند تا از دچار شدن به علّت هاي مزمن ادبي بپرهيزند. براي هيچ شاعري مرز و محدوديت تعريف نشده است . بويژه اينكه نمي توان انتظار تعصّب گرايي از اين گروه از شاعران داشت. شايد در بين اينها شخصيّتي باشد كه بفرمايد: « من مي خواهم در«حال » بمانم و به كسي هم مربوط نيست ، لذت ِ « حال » براي شخص خودم خيلي مهم است ، براي اينكه آزادم و دلم مي خواهد چند صباحي در هواهاي مجازي شهوت انگيز كيف بكنم و يا غوطه ور در درد و غم امروز ي كه مرا فرا گرفته است جان بدهم و در آتشي كه از عمق روزگارم مي خيزيد بسوزم و چون عود به هوا بپرم و اثرم را در آينده بستايند يا نه ، برايم اصلا ً مهمّ نيست ! ».
اين گروه از شاعران دو نوع هستند . نوعي بطور كلي خودشان را از سياست به كنار كشيده اند و نوعي ديگر بطور تمام وارد سياست شده اند و هرچه به نفع فكرت مورد نظرشان باشد به قلم مي رانند.
آنهايي كه از سياست بركنار هستند ، بيشتر عاشقانه مي نويسند و قليلي هم به مذهب و طنز هاي شيرين ادبي مي پردازند...
ب - شاعر آينده نگر چه كسي است ؟
شاعر آينده نگر آن كسي است كه در عمق احساسات و در طول هيجانات ، عليرغم داشتن دغدغه هاي اجراي رسالت شاعري و حفظ اصالت فرهنگي ، سعي بر آن دارد كه براي نسل هاي آينده ي خود نيز مفيد واقع گردد . اين چنين شخصيّتي در چينش كلمات و گزينش عبارتها ي دلخواه خود حساسيّت نشان مي دهد.شاعر آينده نگر شخصيّتي جدّي براي خلا ّقيّت آفريني در پاسخ به نياز زمانش بوده و علاوه اينكه سعي دارد تازه گويي بكند ، در فكر ماندگار بودن اثرش نيز مي باشد و بر تسلسل ادوار اعتقاد دارد . يعني بر اين باور دارد كه جبران شكستگي شاخه بر عهده ي ريشه است و سر انجام اگر قرار باشد كه اين فاجعه اصلاح و ترميم گردد ، ريشه وارد عمل خواهد شد . بنابر اين به همين خاطر هم جهت جلب رضاي اكثريّت مردم زمان خودش ، پدر واژه هاي با اصالت فرهنگش را در نمي آورد و در صورت نياز به تغيير ساختار زباني ، با گزينش و احتياط وارد عمل مي شود . اين چنين شاعري در زبان فارسي به هيچوجه مثلا ً واژه ي ( مرسي ) را به جاي ( آفرِين ) بكار نمي برد.
ج - شاعر ( حال و آينده نگر ) چه كسي است ؟
شاعر حال و آينده نگر آن كسي است كه هم نسل حال را در دستش نگهميدارد و هم براي آينده ي فرهنگش ايجاد انديشه و انگیزه مي كند . در واقع نگاه اين گروه از شخصيّت ها در عرصه ي شعر ، تلفيقي از احساس هاي شاعران حال نگر و شاعران آينده نگر مي باشد . ليكن در اين نوع شخصيّت ها «آينده » فداي « حال » نمي شود. در خلق شعر جدید طوري تلاش مي كنند كه ضمن برآورده كردن نياز و خواسته هاي امروزي جامعه ، براي نسل آينده هم مفيد مي گردند . لذا اين گروه از شعرا به شرط حفظ اصالت فرهنگ و ادب خويش ، موفّقترين شخصيّت در نگاه تاريخ مي باشند و سعي بر آن دارند كه با تركيب و تشبيه و انديشه ي تازه و نوین و امروزی و سايش مضمون و متجلّي كردن جلد واژه ها و جملات ، شيريني حال و روشنائي آينده را فراهم آورده و در اين راستا جهت اداي بهتر رسالت خويش احساس مسئوليّت كنند . اينگونه شخصيّتهايي هيچوقت بي مورد عصباني يا تحريك نمي شوند و در تشويق و نقدهاي مختلف ، تحت تأثير يكجانبه قرار نمي گيرند و مي خواهند خواسته ي شان متناسب با فرهنگ با اصالت و با نجابت خود باشد. شايد در بين شاعران « حال و آينده نگر » شخصيّت هايي هم باشند كه به ماوراء مي پردازند ، ليكن شاعري كه به ماوراء مشغول است تحمّل بعضي از ناهنجاري هاي حال برايش زجر آور مي شود ، براي اينكه عواقب آينده را با گذشته مي سنجد و چون مي خواهد قفل بعضي از مسائل را باز بكند ، ظرفيّت زمان پذيرا نمي باشد و در نتيجه گشايش قفل همان و عوارض دردآور ناگهاني روح اصالت در فرهنگ نيز همان...
ادامه دارد
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۵۸۱ در تاریخ دوشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۰ ۰۳:۳۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید