روز چهارشنبه، ۲۴ ژوئن امسال کتاب جریانساز "ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب" ۱۵۰ ساله شد، اثری که بارها در هنرهای مختلف موضوع بازسازی، الهام یا تقلید قرار گرفت.
این کتاب، نوشتۀ لوییس کارول، ماجراهای دختر نوجوانی به نام آلیس را روایت میکند که در کنار رود تیمز در انگلستان یک خرگوش سخنگوی سفید را تعقیب میکند و سر از یک دنیای زیرزمینی درمیآورد.
در طی سفرش در این دنیا، او با گروهی از شخصیتهای عجیب و خارقالعاده برخورد و از مراحل مختلف گذر میکند. دست آخر، در لحظهای که ممکن است سرش توسط ملکه به باد برود خواهرش او را از خواب بیدار میکند. آلیس همه این ماجراها را خواب دیده است.
سالگرد انتشار این اثر کلاسیک فرهنگ عامه در زادگاهش بریتانیا، در قالب اجراهای تئاتری موزیکال و نمایشگاههایی در موزه ویکتوریا و آلبرت و کتابخانه بریتانیا و حتی انتشار تمبر جشن گرفته خواهد شد.
اما از زمان انتشار این فانتزی ویکتوریایی تا امروز، این که مضمون اثر واقعاً چیست موضوع بحثهای ادبی، فلسفی، نشانهشناسی و حتی شایعهپراکنیهای مهار نشده بوده است.
اول این که نویسنده داستان، کارول، مثل شخصیتهایش که دائم پدیدار و ناپدید میشوند، وجود خارجی ندارد: لوییس کارول نام مستعار چارلز لوتویج داجسان، یک کشیش، ریاضیدان و نویسنده اعیانزادۀ فارغالتحصیل از دانشگاه آکسفورد است.
به علاوه، داستان در واقع به صورت دو کتاب مجزا – "ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب" و "آنسوی آینه" – منتشر شده که بینشان هفت سال فاصله است. اما امروز معمولاً هر دو در یک مجلد ظاهر میشوند.
اولین ترجمه فارسی این اثر در سال ۱۳۳۲، با ترجمه حسن هنرمندی، توسط نشر نیل منتشر شد و تازهترین ترجمه آن کار زویا پیرزاد است که برای اولین بار در سال ۱۳۷۵ به باز آمد. بین این دو ترجمه، نسخههای دیگری از کتاب توسط ناشران مختلف منتشر شده، منجمله یکی با عنوان عجیب "آلیس در شگفتزار" (۱۳۶۱). در سال ۱۳۸۵ هم یک نسخه خلاصه شده برای کودکان با ترجمه حبیبیان به بازار آمد.
آلیس در سرزمین سینما
جان سی تیبتز، مولف "دایرةالمعارف رمانهای فیلمشده" معتقد است این کتاب نوعی مدل اولیه سینماست و دارد پیشاپیش به امکانات هنری که قرار است سر برسد فکر میکند.
او همچنین معتقد است کارول افکتهای که امروز به عنوان "سینمایی" شناخته میشوند (استحالهها، جلوههای ویژه، آواز) را هوشمندانه در اثری ادبی به کار برده است.
احتمالاً به دلیل تصویرپردازیهای ویژۀ کتاب است که سینما از همان آغاز به آن توجه داشته، توجهی که حتی در قرن بیست و یکم هم کاستی نگرفته است. گرچه باید گفت در اقتباسهای سینمایی، شخصیتها و موقعیتهای دو کتاب مجزا معمولاً با هم تلفیق شدهاند.
ده فیلم زیر ده روایت از داستان آلیس را نشان میدهند. بیشتر از این که تأکید بر کیفیت و ارزش سینمایی فیلمها باشد، الگوی انتخاب آنها برای نشان دادن جهتگیریهای فرهنگی مختلفی است که سینما میتواند در رویکرد به یک اثر کلاسیک فانتزی داشته باشد و این که آلیس را چه طور میشود به روشهایی کاملاً متفاوت تعبیر و روایت کرد.
اولین آلیس
اولین اقتباس از داستان توسط یکی از پیشگامان سینمای بریتانیا سیسیل هِپورث، در ۱۹۰۳ انجام شد. این اقتباس یکی از خلاقانهترین و فراموش نشدنیترین روایتهای سینمایی داستان است و برای زمان خودش جلوههای ویژۀ فوقالعادهایف مثل صحنه کوچک شدن و بزرگ شدن آلیس، دارد.
تنها نسخه باقیمانده از فیلم "آلیس در سرزمین عجایب" در آرشیو موسسه فیلم بریتانیا بهشدت صدمه دیده بود، اما در سال ۲۰۱۰ مرمت و دوباره نمایش داده شد و نسخه یوتیوب فیلم که روی کانال موسسه فیلم بریتانیا منتشر شده تا به حال بیشتر از یک میلیون و هفتصد هزار بیننده داشته است.
آلیس و همه مخلوقات
در سومین اقتباس سینمای صامت از این فیلم که در ۱۹۱۵ توسط دابلیو یانگ کارگردانی شده، تقریباً همه مخلوقات دو داستان لوییس کارول حضور دارند.
این اقتباس برای رویای آلیس دلایل منطقی میآورد و پیش از ورود به رویا با نشان دادن موجوداتی که آلیس در راه خانه و قبل از خواب میبیند به بیننده نوید میدهد که "کارهایی که قبل از خواب میکنیم بر نحوۀ رویا دیدن ما تأثیر دارند."
بعد از یک قرن، همچنان سکانس روبرو شدن آلیس با حیواناتی که هیبتی غولآسا پیدا کردهاند فراموش نشدنی است و مثل اغلب اقتباسهای صامت و ناطق دیگر از روی مصورسازی های کتاب، کار سر جان تنیل، الهام گرفته.
آلیس هالیوود
"آلیس در سرزمین عجایب" (کارگردان: نورمن مکلاد؛ ۱۹۳۳) ، اولین اقتباس ناطق هالیوود از داستان، طنز بیشتری دارد (وقتی ملکه دستور قطع سر آلیس را میدهد، وزیر به او یادآور میشود که "متأسفانه جلاد امروز مرخصی است") و مملو از شخصیتهای فراموش نشدنی (مثل کرم هزارپای که قلیان میکشد) است که توسط ستارههای مشهور اوایل دهه ۱۹۳۰ همچون کری گرانت، دبلیو سی فیلدز و گری کوپر بازی شدهاند.
نقش آلیس نیز توسط شارلون هنری ۱۹ ساله ایفا شد.
آلیس دیزنی
والت دیزنی که شیفته "آلیس در سرزمین عجایب" بود برای دو دهه با داستان کلنجار رفت و ایدههای مختلفی - از نوشتن فیلمنامه توسط آلدوس هاکسلی تا تلفیق فیلم زنده و انیمیشن - را آزمود بدون آنکه به نتیجه روشنی برسد.
سرانجام در ۱۹۴۶ ساخت یک اقتباس تمام انیمشین از فیلم در استودیوهای دیزنی آغاز شد که بعد از پنج سال به سرانجام رسید و در ۱۹۵۱ اکران شد اما دوستداران رمان و منتقدان برخورد سردی با آن کردند و فروش کمی داشت. ایراد اصلی که منتقدان به دیزنی گرفته بودند بیش از حد آمریکایی کردن داستانی بود که در اساس هویتی انگلیسی داشت.
با آنکه فیلم دوباره در دهه ۱۹۶۰ احیاء شد و موفقیتی نسبی به دست آورد، منتقدان نسلهای بعد هم آن را خالی از ایراد ندیدند، چنان که لئونارد مالتین آن را فیلم "سرگرمکنندهای که گرمای لازم را ندارد" خواند.
آلیس موزیکال
"ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب" (۱۹۷۲)، ساختۀ ویلیام استرلینگ، اولین نسخه موزیکال داستان بود که یکی از وفادارانهترین اقتباسها نیز محسوب میشود.
جان بری (خالق موسیقی جیمز باند) آوازهای فیلم را بر اساس اشعار خود کارول نوشت و لباسها، گریم و فیلمبرداری با الهام از مصورسازیهای جان تنیل انجام شد. به جز فیونا فالرتُن در نقش آلیس، ستارگانی مثل دادلی مور و پیتر سلرز نیز در فیلم ظاهر شدهاند.
این اقتباس، محبوبیت چندانی ندارد و جان تیبتز آن را اثری "خوش آب و رنگ اما بینهایت کسل کننده" خوانده است.
آلیس مذکر
"الکس در سرزمین عجایب" (۱۹۷۰)، ساختۀ کارگردان شهیر نیویورکی، پل مازورسکی، بازسازی داستانهای لوییس کارول نیست، اما با این ایده بازی میکند که چطور میشد اگر آلیس یک مرد میبود؟
دانالد ساترلند نقش الکس موریسن، یک کارگردان سینما، را بازی میکند که تلاشش برای ساخت فیلم در روزهای پرالتهاب آغاز دهه هفتاد مثل سفر در سرزمین عجایب است، با این تفاوت که به جای لاکپشت گریان، او به فدریکو فلینی، کارگردان شهیر ایتالیایی، برمیخورد.
آلیسِ پورنو
در ۱۹۷۶ باد تاونزند با تلفیق یک نسخه شبهموزیکال از داستان کارول و پورنوگرافی سعی کرد تب فیلمهای "پورنو شیک" دهه ۱۹۷۰ را دستاویزی برای موفقیت تجاری فیلمش قرار بدهد، به خصوص اینکه تفسیرهای جنسی از داستان کارول اندک نبودند.
این اقتباس دربارۀ آلیس است که دوست پسرش را پس میزند و شب حین خواندن کتاب آلیس در سرزمین عجایب به خواب میرود و در رویایش از سرزمین عجایب جنسی سر در میآورد.
تقریباً همان شخصیتهای آشنای داستان کارول در این فیلم هم تکرار میشوند، اما اینجا هر کدامشان بار جنسی کمیک پیدا کردهاند.
آلیس سینمای هنری
تصمیم کارگردان بزرگ فرانسوی، کلود شابرول، برای ساخت اقتباسی آزاد از داستان کارول که در عین حال به مولفههای سینمای خودش هم وفادار بماند به ساخت فیلمی انجامید به نام "آلیس یا آخرین گریزگاه" (۱۹۷۷).
این فیلم هم یکی از ستارگانی که معمولاً برای نقشهای برهنه و جنجالیاش در فیلمهایی مثل "امانوئل" شناخته میشد را در نقش اصلی قرار داد (سیلویا کریستل)، اما سعی کرد داستان کارول را به عنوان استعارهای از مرگ و نیستی تصویر کند.
فیلم، مثل آثار دیگر شابرول، ادای دینی هم به دنیای کارگردانهای مورد علاقه او به خصوص آلفرد هیچکاک محسوب میشود.
آلیس در بلوک شرق
یان سوانکمایر، استاد سینمای انیمیشنِ چک، اقتباس آزادی از این داستان را در سال ۱۹۸۸ با نام "آلیس" کارگردانی کرد. این اثر فیلم زنده را با صحنههای انیمشین عروسکی استاپ موشن تلفیق میکند و فضایی گرفته و سیاه دارد که بیشتر به کابوس میماند تا رؤیا.
این فیلم که برنده جایزه بهترین فیلم بلند فستیوال انیمیشن انسی شد، نوعی طغیان علیه اقتباسهای دیگر این داستان بود که عقیده سوانکمایر به عنوان افسانه روایت شده بودند و جنبههای غیراخلاقی داستان کارول در آنها نادیده گرفته شده بود. داستانی که به گفتۀ سوانکمایر، اصل پیش برنده روایتش "لذت" است.
آلیس سهبعدی
کمپانی والت دیزنی یکی از کارمندان سابقش که حالا یکی از مشهورترین کارگردانان سینما بود، یعنی تیم برتون، را مأمور کارگردانی اولین نسخه سهبعدی داستان کرد که در سال ۲۰۱۰ نمایش داده شد.
برتون با آن که علاقهای به کتاب نداشت، روایتی از داستان ارائه کرد که هم به اثر اصلی وفادار میماند، هم طرفداران جلوههای ویژه را سر ذوق میآورد و هم دنیای فانتزیهای تاریک فیلمهای قبلیاش را تکرار میکند.
بنابراین عجیب نیست که فیلم موفقترین اثر او در گیشه از کار درآمد، اگرچه نتوانست منتقدان را به اندازه عامه تماشاگران راضی کند.
در فیلم به جز ستارگانی مثل جانی دپ، هلنا بونام کارتر و آن هاتاوی، میا واسیکوفسکا در نقش آلیس ظاهر میشود.
قرار است دنباله فیلم با نام "آلیس در آنسوی آینه" در سال ۲۰۱۶ اکران شود که نشان میدهد کار سینما با ماجراهای آلیس هنوز تمام نشده است.