جمعه ۲ آذر
بررسی اشعاری کوتاه از رضا نظری
ارسال شده توسط سیاوش پورافشار در تاریخ : سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۰
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۹۱ | نظرات : ۳۶
|
|
با سلام محضر دوستان امروز به بررسی اشعار کوتاهی از رضا نظری می پردازیم ابتدا اشعار را بخوانید:
من از آن سوي فرياد ِ غروب ِ تلخ ِ خورشيد ِ به خون آغشته مي آيم...
شود آيا که من روزي کِشَم فرياد ِ سرخي از درون ِ لايه هاي تيره ي اين کهنه چرکينْ زخم ِ سربسته؟!
...............
دلم يک کاوه مي خواهد درفش کاويان در دست...
دلم يک کاوه مي خواهد که زير ِ پرچم ِ احساس ِ نابش جان ِ بي مقدار را قرباني نامي که زيباتر ز هر نامي ست گردانم...
دلم
يک
کاوه مي خواهد...
.......
نيست يک تن شِکَنَدْ شيشه ي تنهايي دل هاي جدامانده ز ِ هم
در ورقْ پاره ي اين دشت ِ کهنْ خسته ي بي آب و نسيم...
......
در اين شب نا که مي گويد که بايد خامشي بگزينم اندر پيله ي تنهايي سردم؟!
من از پرواز سرشارم...
.....
شراب ناب مي خواهم
شرابي سرخ و مردافکن
شراب حافظ اعصار
تو مي داني کجا يابم دمي آن جام اعظم را که بِتْواند نگه دارد شراب ِ ناب ِ مست ِ جاودان ِ جادوان ِ چشم ِ مستت را؟!
.....
در اين شب هاي بي پايان ِ وهم انگيز و تکراري
به دنبال شرار خردي از آن سوي بي روزن ترين ِ دخمه هاي رفته از ياد ِ نهان در قلب ِ تار ِ شهر خلوت هاي خونين ام...
....
خداوندا تو مي بيني فضاحت را به زير جبه و دستار اين نامردمان پست...
و مي خواني درون ِ ذهن ِ بيمار ِ خيانت پيشگان ِ ارتجاعي مسلک ِ پوکيده مغز ِِ لب پر از تکفير ِ اين بازيچه گان ِ دست ِ استعمار و استکبار.
بزن از بيخ و بن بَرکَن بساط ِ ظلم و فحشاشان
که من بيزارم از گند ِ نفس هاشان...
می خواستم این اشعار کوتاه را بصورت تک به تک بررسی کنم اما دیدم تقریبا وجه اشتراک زبانی و جهانبینی و حتی ایدولوژی دارند پس نظرات خودم را در 15 بند بیان می کنم:
1-ابتدا احساسات شاعر را نسبت به جهانش تحسین می کنم
2-اشعار به شدت دچار تتابع اضافات است که در بلاغت کلام ایراد است چرا که مخاطب در فهم معنی دچار مشکل می شود
3-زبان شاعر تا حدودی تلفیقی از زبان نیما و اخوان ثالث است باید شاعر زبان خود را پیدا کند اگر نگاه کنیم می بینیم شاعران بزرگ زبانشان مختص خودشان است
4-از حسنهای این گونه اشعار پراکنده نگویی است
5-مقداری ویرایش می خواهد مثلا جاودان دوم در عبارت جاودان ِ جاودن حشو است جاودان انتهای زمان است و جاودان جاودان چیزی بر آن نمی افزاید
6-جاهایی شاعر دچار شعار گردیده است تا شعر مثلا: خداوندا تو مي بيني فضاحت را..
7-در کتاب(نقبی بر نقد امروز) می خوانیم:شاعر باید خطر کند و بیان جدیدتری به منصه ظهور برساند
8- در مجله آدینه ها خواندم: شاعر نباید اصرار بیهوده در ور رفتن با کلمات داشته باشد شاید همان تتابع اضافات باعث شده است که جاهایی احساس شود که با کلمات بازی شده است
9-باید از تکرر اضافات توصیفی اجتناب کرد مثلا در یکی از این شعر های کوتاه چندین اضافه داریم مثل شراب ناب، شراب سرخ، جام اعظم
10- اگر کمی خوشبینانه بنگریم و چشم از تتابع اضافات ببندیم شاید این نوع اشعار جناب نظری را نوعی آوانگارد تلقی کنیم چون قبلا شعر کوتاه با مصرعهای اینچنین طولانی و ترکیبات اضافی فراوان ندیده بود اگر هم بوده حقیر اطلاعی ندارم
11-نکته مهمی که می خواهم بیان کنم این است آیا شاعر آن متن یا موضوعی را که خواسته به طریق دیگر با اکتشافی تازه بیان کرده است یا نه مثلا فضای ایجاد شده تصاویر و تصاویر ایجاد شده چقدر به آثار شاعران دیگر نزدیکتر است.
12-در کتاب حکایت شعر تالیف رابین اسکلتن می خوانیم: نقش شعر در برانگیختن احساسات بسیار مهمتر از نقش شعر در دادن آگاهی هاست که خوشبختانه این آثار از هر دو حیث ارزشمند هستند.
13-یکی از مشکلات شعرهای سیاسی یا تریبونی این است که از بیرون به مسایل مردم می نگرند و به مصلحت - مصلحت خود و ایدئولوژی مربوطه-جنبه ای را تحسین یا تقبیح می کنند. ( از کتاب گزینه اشعار منوچهر آتشی خواندم)در این گونه اشعار کشف و شهود کمتر است یکی دوتا از این اشعار کوتاه آقای نظری نه مطلقا بلکه نسبی سیاسی هستند ایشان می توانند شعر را نمادین کنند و هیچ اشاره ای به مثلا اين نامردمان پست ... یا نمی کرد
14-بعضی صفات در شعر خنثی هستند مثل شرار خرد که شرار خودش خرد است با شراب سرخ
15-و این نکته که همیشه تکرار می کنم دوستان ما دیگر در زمان سعدی و خاقانی نیستیم ما دیگر نمی گوییم اندر- نمی گوییم بشکست بلکه می گوییم در می گوییم شکست زبان امروز جایگاه خاصی دارد زبان کتاب امروز زبان شعرتان باشد مثلا در این شعر خامشی باید خاموشی شود (درست است که وزن دچار لغزش می شود منظور من بکار بردن درست کلمه است و...)
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۵۰۷۹ در تاریخ سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.