يکشنبه ۲ دی
تلنگر...
ارسال شده توسط علی چنارانی(صلصال) در تاریخ : چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۳ ۰۳:۴۸
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۲۱۰ | نظرات : ۴
|
|
به هوای امروزی که گذشت ...
**********************************************
باران،تلنگر احساسی که گاهی فکر میکنم درونم مرده است...
احساسی که از وجود آن در عده ای قطع امید کرده اند... اما من نمی پذیرم که عده ای هر چند در"اقلیت" از عشق بی بهره باشند.
عشق درون هر قلبی هست،اما گاهی - مثل آتش زیر خاکستر- زیر انبوهی از اندوه ها مدفون شده ، خب فقط کافی است یک نفر بیاید و با خودش یک جارو و یک خاک انداز بیاورد و قلب آدم را بتکاند و غبارش را بگیرد و بریزد دور ...
آنگاه خواهی دید که چگونه عشق شعله ور شده و تمام وجودت را در خودش ذوب می کند و میریزد در قالب فردی که هیچ چیز نمی فهمد جز عشق و جز عشق و عشق ...
4 آذر
**********************************************
علی چنارانی(نستوه) در هوای بارانی اصفهان
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۴۷۳۳ در تاریخ چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۳ ۰۳:۴۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.