پنجشنبه ۱ آذر
ببخش
ارسال شده توسط مینا فیروز در تاریخ : شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۳ ۰۳:۰۸
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۵۱۵ | نظرات : ۲۰
|
|
سلام
وقتی فهمیدم نوشتن یعنی چی!!سرورق هر نامه و هر دفتری نوشتم
سلامی به ژرفای اقیلنوس محبت که کشتی برای نجات ندارد!!
درسال نو همه از بهارو گل وبلبل وعشق گفتندومن در سال جدید هرشب گوشم شنوای رویا بود!!
دیگر اولین شکستم را هم به یاد ندارم ولی آخرین شکستم همین چند روز پیش بود که به تقاض دوست داشتن سیلی صورتم راگرم کردو سرم به دیوار خورد وکمرم زیر بار غم شکست!!
اینروزها خوب میفهمم که بازی داده میشوم ولی امان از این خنده
میخندم وخودم را به کوچه نفهمی میزنم ومیگویم بزار خوش باشن مردم!!
کار هرشبم شده است راه دادن ققنوسهای اشک در کوچه پس کوچه های فرسوده صورتم !!
این روزها صادقتر از گذشته ام ونامم را خوشی با دیگران میگذارند!!
گمگشته من
خنده های تو دنیای من است وبرای خندیدنت پا روی خطوط مرزی دنیایم میگذارم و میشکنم وتا تو بخندی ولی امان از این نام های بیجا.....
گاهی آنقدر سرت شلوغ میشود که مرا نمیبینی وگاهی آنقدر در تنهایی مرا میخواهی که خودم هم سردر گم میشوم!!
روزگار سرت سلامت
بزن
ضربه بزن نبودنش را
من به امید زنده ام!!
عمرمن
من هنز سر عهد وپیمانم هستم،توآخرین باور!!
تویی که قضاوت میکنی ،حکم صادر میکنی و دفاعیه نمیخواهی!!
چند صباحی است که مهرو محبتت را میشمارم وتو با هر خطایم بیشتر محبت کردی !!
در نماز عشق توان قنوت ندارم
کمری که زیر بار غم بشکند توان صاف ایستادن راهم ندارد!!
این روزها تنم خوب حال وهوای گل یاس نبوی را درک میکند!!
بی برادر،زیر تازیانه ها بدنم کبود میشود!!(ولی کاش گرد پایش باشم؟؟)
عزیزم
بار دیگر نگاهی کن
بدان عاشقم هراسم نا امیدی امید است
امید دارم به آغوش پرمهرت
همان آغوشی که میگفتی بی قراری گل نرگسش را دارد!!
بار دیر با نام هایی که گذاشتی صدایم کن!!
زریناز،سلطان بانو،گل نرگسی،....
صدایم کن تا اینبار جانم را بیاورم!!
دوباره در دادگاه عشقت تقاضای بخشش دارم
بزرگترین خطا را کردم ولی اگر با صداقت نمیگفتم کارم میشد خیانت!!
میخواهم فریاد بزنم که
برگرد......
واما اگر پاهایت توان ماندن کنار من بودن را ندارد
یادت باشد هنگام وداع شرافتت را از میان تکه دلهایم برداری
همان شرافتی که گرو گذاشتی تا من تنها نباشم!!
مواظب دستانت باش
خورده های دلم مباد دست دنیایم را زخم کند؟؟؟
پ.ن:آنقدر دلم از رفتنت شکست که نمیدان اگر برگردی کدارم تکه اش خوشحال خواهدشد!!
پ.ن:ببخشید که دیر اومدم
ببخشید که جواب پیام هاتون وندادم
واقعن دسترسی به نت نداشتم
ولی میگم خاک پای شمادوستان عزیزی هستم که در نبودنم هم به یادم بودد!!
همتون ودوست دارم واز خدا سالی سرشار از شادی ونیکی خواستارم!!!
پ.ن:تازه این چند خط دلنوشته هارو تو خونه تکونی پیداکردم وخواستم اینجا بزارمش
تاهمه بخونن
البته اون موقع بچه بودیم نمی فهمیدیم چی مینوشتیم
حالا عاقل شدیم مثلن ومیگیم عشق چیه؟؟؟
کشک روی آش رشته
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۳۶۴۹ در تاریخ شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۳ ۰۳:۰۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.