پیشنهادات ورزنده !
در راهنمای سایت مرقوم فرموده اند « منتظر نظرات و پیشنهادات ارزنده شما هستیم » . ما نظرات نداریم ؛ چرا که از قدیم کسی محبوب و ممتاز بوده است که به خصوص « بی نظر و بی غرض » باشد ! ؛ فرهنگ ایرانی را فراموش نکنیم ! ، مگر اینکه همه ی نظرش تعارف و تملق باشد و در انتها هم ده تا شکلکی که کف می زند بگذارد با بیست الی بیست و پنج رُز سرخ ! حالا اگر بیشتر شد که چه بهتر ... مگر چهل پنجاه تا کلیک کردن خرجی دارد ؟ مال پدرمان که نیست ...
... و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ! ؛ این که « نظر » با « نقد » هم زمین تا آسمان فرق می کند ( و نظر را هرکسی می دهد ، امٌا نقد کار کسی است که لااقل به دستورزبان فارسی ، بدیع و عروض و قافیه ، مجملی از تاریخ ادبیات فارسی ، سبک های ادبی فارسی و جهانی ، و... تسلط داشته در حد کارشناسی ادبیات تحصیل داشته باشد ) را بگذاریم و بگذریم که اهل مماشات و مسامحه ئیم ! ؛ و این که « هرکسی » « هرچیزی » که می خواهد بنویسد نفسِ « استقلال ِ » رای ، و « آزادی » بیان ! و مردم سالاری صددرصد مردمی ! است ؛ امٌا مخارج بریدن شاخهائی که احتمالا" پس از خواندن هرمرتبه از این افاضات در ستون « نقد » روی سر بنده ی حقیر فقیر سراپا تقصیر سبز خواهد شد را چه کسی می پردازد ؟ . اینها نقد ادبی است ؟! ، و اینها « منتقدان ادبی ایران » ؟! ، جلٌ الخالق ! .
« پیشنهاد » هم تعارف که نیست ؛ حتی تعارف هم آمد و نیامد دارد . مبادا عملا" مداخله تلقی شود ؟ ( که معمولا" می شود ! تعارف را بگذاریم کنار ! ... ) ؛ به خصوص برای تازه واردی مثل بنده که بگویند « توی ده راهش نمی دادند احوال خانه ی کدخدا را می پرسید ! » و حق هم دارند . ازاینجا به خودم به جای اینکه بگویم سایت بنابر مختصر تحصیلات جامعه شناسیم می گویم : دهکده ! .
البته یک قید هم آورده اند که قید هر پیشنهادی را بزنیم : پیشنهادات « ارزنده » ! ( . چه کسی است که پیشنهادات خود را ارزنده نداند ؟ کس نگوید که دوغ من ترش است ! ) . خوب ، حالا که دنیا دنیای شعر و ادبیات است ما هم به ردیف و قافیه متوسل شده می گوئیم که به دنبال ورزش و تمرین و ورزندگی در پیشنهاد دادن هستیم و فعلا" در مرحله ی ورز دادن ؛ و بنابر این پیشنهادات ورزنده ! شروع کنیم ؟ یاعلی ! ؛ در یادداشت آینده :
کامنت های مقام محترم مدیریت سایت برای خوشآمد گوئی .