سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 دی 1403
  • روز ملي ايمني در برابر زلزله
25 جمادى الثانية 1446
    Wednesday 25 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۵ دی

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      خر رو سفید
      ارسال شده توسط

      نادر اقبال

      در تاریخ : پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۲ ۰۵:۰۱
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۷۸۵ | نظرات : ۱۴

       
      روزی به رهی مرا گذر بود
       
      خوابیده به ره جناب خر بود
       
       
      از خر تو نگو که چون گهر بود
       
      چون صاحب دانش و هنر بود
       
       
      گفتم که جناب در چه حالی
       
      فرمود که وضع باشد عالی
       
       
      گفتم که بیا خری رها کن
       
      آدم شو و بعد از این صفاکن
       
       
      گفتا که برو مرا رها کن
       
      زخم تن خویش را دوا کن
       
       
      خر صاحب عقل و هوش باشد
       
      دور از عمل وحوش باشد
       
       
      نه ظلم به دیگری نمودیم
       
      نه اهل ریا و مکر بودیم
       
       
      راضی چو به رزق خویش بودیم
       
      از سفرۀ کس نان نه ربودیم
       
       
      دیدی تو خری کشد خری را؟
       
      یا آنکه برد ز تن سری را؟
       
       
      دیدی تو خری که کم فروشد ؟
       
      یا بهر فریب خلق کوشد ؟
       
       
      دیدی تو خری که رشوه خوار است؟
       
      یا بر خر دیگری سوار است؟
       
       
      دیدی تو خری شکسته پیمان؟
       
      یا آنکه ز دیگری برد نان؟
       
       
      دیدی تو خری حریف جوید؟
       
      یا مرده و زنده باد گوید؟
       
       
      دیدی تو خری که در زمانه؟
       
      خرهای دگر پیش روانه
       
       
      یا آنکه خری ز روی تزویر
       
      خرهای دگر کشد به زنجیر؟
       
       
      هرگز تو شنیده ای که یک خر؟
       
      با زور و فریب گشته سرور
       
       
      خر دور ز قیل و قال باشد
       
      نارو زدنش محال باشد
       
       
                                 خر معدن معرفت کمال است
       
      غیر از خریت ز خر محال است
       
       
       
      تزویر و ریا و مکر و حیله
       
       
      منسوخ شدست در طویله
       
       
       
      دیدم سخنش همه متین است
       
       
      فرمایش او همه یقین است
       
       
       
      گفتم که ز آدمی سری تو
       
       
      هرچند به دید ما خری تو
       
       
       
      بنشستم و آرزو نمودم
       
      بر خالق خویش رو نمودم
       
       
      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۳۲۰۵ در تاریخ پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۲ ۰۵:۰۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1