سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 24 فروردين 1404
    15 شوال 1446
      Sunday 13 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

        يکشنبه ۲۴ فروردين

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        پرویز لونی شاعر الیگودرزی
        ارسال شده توسط

        لیلا طیبی

        در تاریخ : ۵ روز پیش
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۶ | نظرات : ۰

        زنده‌یاد "پرویز لونی"، شاعر و نویسنده‌ی لرستانی، و رئیس پیشین انحمن ادبی فردوسی الیگودرز، زاده‌ی دوم فروردین ماه ۱۳۱۱ خورشیدی، در شهرستان الیگودرز است.
        وی از سال ۱۳۷۰ به عضویت انجمن ادبی الیگودرز درآمد و پس از ثبت رسمی این انجمن به نام «انجمن ادبی فردوسی»، در سال ۱۳۸۳ «نخستین رییس انجمن» بوده است.
        به گزارش شبکه خبری رها نیوز ، ایشان که تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در شهرهای الیگودرز و بروجرد سپری کرده بود، فارغ‌التحصیل رشته‌ی زیست‌شناسی از دانشگاه جندی‌شاپور اهواز بود، که پس از استخدام در آموزش و پرورش به سال ۱۳۳۶، در همان رشته در دبیرستان‌های اهواز مشغول خدمت شد تا سال ۱۳۶۷ که بازنشسته شدند.
        کتاب‌های مجموعه شعر «مندیش» که اشعاری در قالب غزل، دو بیتی و آزاد با مضامینی عاشقانه، سیاسی، اجتماعی است، مجموعه شعر طنز «نیشخند واژه‌ها» به گویش الیگودرزی، مجموعه ضرب المثل‌های الیگودرزی که در این کتاب در مقابل هر ضرب‌المثل یک رباعی به گویش الیگودرزی نیز خلق کرده است که با استقبال مخاطبان به چندین چاپ رسید، کتاب فرهنگ واژگـان «تیرفرنگ واژه‌ها» واژه‌های  الیگودرزی از جمله آثار وی می‌باشند.
        همچنین ایشان عضو فرهنگیاران واحد فرهنگ مردم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بود و سال‌ها که با آن مرکز همکاری داشتند.
        وی در چندین جشنواره‌ی ادبی، ازجمله چهارمین جشنواره‌‌ی سراسری «میلاد سرخ»  تبریز در سال ۱۳۸۳، که به مناسبت میلاد با سعادت امام حسین(ع) برگزار شد، شرکت داشت و شعر وی به عنوان شعر برتر انتخاب شد.
        از دیگر افتخارات ادبی وی به قرار زیر بود:
        - برگزیده‌ی دومین جشنواره‌ی شعر طنز محلی - همدان - ۱۳۸۱ 
        - برگزیده‌ی دومین جشنواره‌ی منطقه‌ای شعر طنز «سی‌قاف» - خرم‌آباد - اردیبهشت ۱۳۸۳
        - برگزیده‌ی نخستین جشنواره‌ی سراسری شعر محلی «نجواهای گمشده» - ایلام - اردیبهشت ۱۳۸۴ 
        - برگزیده‌ی نخستین جشنواره‌ی منطقه‌ای شعر طنز «لبخنده» - الیگودرز - مهر ماه ۱۳۸۷ 
        - برگزیده‌ی دومین جشنواره‌ی سراسری شعر عشایر - کوهدشت 
        و...
        سرانجام ایشان پس از طی یک دوره بیماری، ظهر روز پنج‌شنبه، ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۱ درگذشت.
         
        ◇ نمونه‌ی شعر بختیاری:
        (۱)
        بنازم سنت دیرین یلدا
        شکوه و سایه‌ی سنگین یلدا
        نگردد در دل تاریک اعصار
        کدر آئینه‌ی آیین یلدا
        شو و چله شو و شادی و شوره
        شو برپائی جشن و سروره 
        آهورائی شووی اهریمن افکن
        شو و تقدیس احباب حضوره
        به هرجا ری کنم برد العجوزه 
        به هرجا پا هلم سر ما و سوزه
        شو و چله شو و شادی و شوره
        شو بر پائی جشن و سروره
        بت افسانه ساز زمهریری 
        ننه سرمای پیل سر کو روزه
        ننه سرما دلی اشکسته داره 
        دریغش اینه که پشتش بهاره
        شو و چله شو و شادی و شوره 
        شو برپائی جشن و سروره 
        به ئی چُمَت به عالم تش وراره 
        توان از جسم و گل از گلشنش رفت
        دی و سرما و برف و آش رشته
        کدی تندیری و گندم برشته
        شو چله شو و شادی و شوره
        شو و برپائی جشن و سروره

        (۲)
        گذشتی اِز وَرِمْ سِیْلِم نکِردی
        تیائینِه که لبریز هوس بید
        دل سرخورده‌ی غم پرور مُو
        به جولانگاه تو در دسترس بید!

        (۳)
        یادِ اُسُ که دِرار وُرارِِم کِردی
        با ناوَک ناز خوت شکارم کِردی
        با شعله‌یی اِز عشق ز سر تا پامِه
        تَش وَندی و سوختی و پیارِم کِردی 
         
        ◇ نمونه‌ی شعر فارسی:
        (۱)
        گفتم ز راز اژدها، باور نکردی
        از خشم توفان بلا، باور نکردی
        از آسمان تیره می‌گفتم که ابری‌ست
        در سختی راه رها، باور نکردی
        آخر به دام مکر جادوگر فتادی
        بیراهه رفتی و مرا باور نکردی
        از کوچ ایل اهل دل در ناکجاها
        از غربت آلاله‌ها، باور نکردی
        رفتی و رفتی تا به شهر شب رسیدی
        خورشید را در انزوا باور نکردی
        رفتی به راهی بی‌سرانجام ای دریغا
        زنجیر و دام و دانه را باور نکردی
        در آستین دوستان خنجر نهان بود
        دردا خطر را در قفا باور نکردی
        پیمان و هم پیمانه را با هم شکستی
        جانا! خطا رفتی، خطا، باور نکردی
        گیرم قفس را و کبوتر را ندیدی
        اشک مرا دیدی، چرا باور نکردی!
        از فتنه‌ی باد خزان گفتیم و اما
        ای آشنا! ای آشنا! باور نکردی!.
         

        گردآوری و نگارش:
        #لیلا_طیبی

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۵۵۵۱ در تاریخ ۵ روز پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۲ شاعر این مطلب را خوانده اند

        سیاوش آزاد

        ،

        غلامرضا مهدوی (مهدوی)

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1