سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 2 ارديبهشت 1404
  • تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، 1358 هـ ش
  • سالروز اعلام انقلاب فرهنگي، 1359 هـ ش
  • روز زمين پاك
24 شوال 1446
    Tuesday 22 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      سه شنبه ۲ ارديبهشت

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      کافه اندیشه (2)
      ارسال شده توسط

      سیده نسترن طالب زاده

      در تاریخ : ۲ هفته پیش
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۱۳ | نظرات : ۱۰

      با نام و یاد ایزد منان  و درود و تقدیم احترام و مهر.
      در این قسمت از « کافه اندیشه»، به شاخه ای از فلسفه ی علم با نام فلسفه علم پساانسانی میپردازیم، با پرسشهایی که ورود به انها و مداقه در خصوص مفاهیم بنیادی نهفته درشان، در جهان امروز ضروری مینماید.
      فلسفه علم پساانسانی (Posthuman Philosophy of Science) شاخه ای  نوپدید در فلسفه ی علمست، که به بررسی تاثیرات پسانسانگرایی _Posthumanism_بر فهم ما از علم، روشهای علمی، و جایگاه انسان در فرآیند تولید دانش میپردازد.
      رویکرد پیش رو، مرزهای سنتی انسانمحوری (Anthropocentrism) در علم را به چالش میکشد و با توجه به پیشرفتهای فناوری، زیستشناسی ، و اکولوژیک، به بازتعریف رابطه انسان با طبیعت، فناوری، و حتی موجودات غیرانسانی خواهد پرداخت :
      دانشی که فلسفه، اخلاق و فناوری را در هم امیخته است!
      در فراسوی مرزهای سنتی انسان_محوری، فلسفه ی پساانسانی، ادراک ما از مفهوم علم و روشهای دانشورزی را به چالش میکشد، ارتقا میبخشد و با نظر به پیشرفتهای فن اوری، بایلوژیکی، اکولوژیک و...  حتی طبیعت گرایی انسانی و موجودات غیر بشری ابعاد نوینی را معنا میدهد،پساانسانگرایی، جنبشی فرهنگی و فلسفیست، از مرکزیت انسان در جهان فزاتر میرود و پیوند بشر با فناوری، اکوسیستم و موجودات غیرانسانی را شرح میدهد.
      فلسفه ی علم پساانسانی، در راستای پسابشریت،  اهداف علمی و روششناسی دانشورزانه،،حقایق پیشین و باورهای جوامع انسانی در خصوص حقایق علمی را دگرگون کزده است،این فیلد از فلسفه، با مفاهیمی ژرف، در فراسوی محوریت انسان پیش میرود، انسان را که قبل ازین بهعنوان سوژه ی برتر در گرانیگاه جهان آدمیان قرار داشت و طبیعت را که ابژه محسوب میشد، دگرگون میکند، و بر شبکه های پیچیده ی تعامل انسان،  فناوری و محیط، زیست مبتنیست. 
      در این حوزه، فناوریها به عنوان شریک انسان محسوب میشوند، مرزهای میان ماشین و انسان را در مینوردند و با ادغام این دو یعنی انسان و ماشین، به نظریات قابل تاملی در فیلد فلسفه و علوم میپردازند. از نمونه های این تفکر، نقش هوش مصنوعی در کشف داروها، تحلیل دیتای علمی و تعامل بین انسانی میتواند باشد،
      💡نظر شما خوانشگر گرامی چیست؟
      ۱_ایا فناوری میتواند به مثابه شریک انسان  در تکنولوژی، هوش مصنوعی و فناوریهای نانو باشد!؟
      ۲_
      شما خوانشگر محترم، نقش موجودات غیربشری، مانند حیوانات گیاهان، تک سلولی ها، ویروسها و..  را در تولید علم چگونه بازیابی و تشریح میکنید،   ایا دیتاهای جمع اوری شده توسط حسگرهای طبیعت مثل پوسشهای گیاهی، اقیانوسها و جو و...  به اندازه ی مدلهای انسانی حایز ارزش هست!؟
       
      در ادامه،مباحثی مانند اخلاق پساانسانی و پرسشهای متعاقب ان به عنوان مهمترین عناوین روز جهان شناخته شده هستند،
      پرسشهای اخلاقی تازه ای مانند مسئولیت انسانها در قبال موجودات اصلاح ژنتیک شده و یا حقوق رباتهای هوشمند،حقوق هوش مصنوعی و.. با عناوینی چون فاعلان اخلاقی ،
      💡نظر شما خوانشگران محترم در پاسخ یه سوالات زیر چیست!؟
      لطفا 💖هم اندیشی کنیم: 
       
      ۱_طراحی موجودات زنده  جدید، چالشهایی مفهومی درباره واژه _زندگی _ایجاد میکند، در این خصوص چه اطلاعاتی دارید، ایا این امر را در چهارچوب اخلاق میدانید یا خیر!؟
      ۲_ایا الگوریتمهای هوش مصنوعی، نوعی دانشمند میتوانند محسوب شوند، اگر بله،  چه حقوقی برای انها باید تعریف شود!؟
      ۳_
      در خصوص رابطه ی مغز و پردازشگرها، یا مغز و کامپیوتر،  تلفیق مخاطره امیز جدید پژوهشگاهها چه نظری دارید، اینده ی این شاخه از دانش را چگونه ارزیابی میفرمایید!؟ 
       


      و در پایان
      ۴_
      ما به عنوان کنشگران اندیشه،  چه چالشهایی را در خصوص دانش فلسفی پساانسانی میتوانیم ایجاد کنیم!؟
      با تمرکز بر ارزش ذاتی انسانها و نظر به برابری اجتماعی.
      نتیجه گیری:
      فلسفه  پساانسانی، با عبور از انسانمحوری سنتی، به علم کمک میکند تا پیچیدگیهای جهان امروز را بهتر درک کند؛ جهانی که در آن انسانها، فناوریها، و طبیعت در همتنیده اند. این رویکرد هم فرصتهایی  و هم چالشهایی ، ایجاد میکند و پرسشهای بنیادینی درباره هدف نهایی علم و جایگاه انسان دجهان پیش خواهد کشید.

       
      سخن پایانی✒️:
      فلسفه ی پساانسانی، در فراسوی اومانیزم کلاسیک، فرایندهای پویا را بدون سلسه مراتب با بازیگری تمام موجودات زنده شبکه حیات این کره خاکی بر میانگیزد، و فیلدهای گوناگونی از دانش و علم فلسفه را متحول کرده و خواهد کرد، با رد روایات  اخرالزمانی، امید را میتاباندو خواهان ارتقای همه جانبه ی انسان در مسبر تکامل است، همچنان که به تراژدی  انقراض گونه های زنده ی زیست تمرکز دارد. 
      پایان سخن اینکه،  پساانسان گرایی، بیانیه های شجاعانه ای برای عبور از انسانمحوری ویرانگر دارد زندگی را در تمامیت چندصدایی اش جاری و ساری میکند و نقوش نوینی را برای بازسازی جهات در پرتو اخلاق میتواند در اندازد.
       
       
       
       
      منابع:
       
      1_Braidotti, R. (2013). The posthuman Polity Press. 
      2_
      Barad,K. 2007). Meeting the universe halfway: Quantum physics and the entanglement of matter and meaning Duke University Press. 
      3_Ferrando, F (2019). PHilosophical posthumanism. Bloomsbury..
      و...




       

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۵۵۴۰ در تاریخ ۲ هفته پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1