سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 3 اسفند 1403
  • كودتاي انگليسي رضاخان، 1299 هـ ش
23 شعبان 1446
    Friday 21 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      جمعه ۳ اسفند

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      راز من وشمس تبریزی
      ارسال شده توسط

      صفورا کمربسته ،

      در تاریخ : دیروز
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۲ | نظرات : ۱۵

      بنام خدا
      از نوجوانی درست زمانی که شعر سرودن را آغاز کردم ، عادت کرده بودم با شعرا حرف بزنم ، این عادت به ظاهر ساده کم کم مرا به جایی رساند که در خلوت ویا دلتنگی امکان نداشت با یکی از شعرا بر حسب نیاز دلم گفتگو نکنم ،
       در ابتدا این گفتگو بسیار ساده و معملا یک طرفه بودگاهی مثل اکثر مردم با دیوان حافظ فال میگرفتم اما کم کم هر بار با زندگی نامه و اشعار شاعری تازه آشنا میشدم سخن گفتن با او را هم در تنهایی آغاز میکردم  
      به مرور این حرف زدن ها به خیالپردازی هم تبدیل شد ، با آنها درد دل میکردم ، میخندیدم ، گریه میکردم، چاره جویی مکردم  
      خلاصه تصمیم گرفتم برای این ارتباطات قانون و مقرراتی تعیین کنم، مثلا برایشان مصرعی یا بیتی خطاب به ایشان میسرودم سپس منتظر پاسخی از جانب انها سکوت میکردم تا اینکه مصرع یا بیتی به یکباره بر زبانم جاری میشد که اکثرأ مکالمه ای از طریق شعر بینمان شکل میگرفت، چند سالی ازین ارتباطات دوری گزیدم تا حدودأ ۱۰سال پیش که عاشق و شیفته ی مولانا و شمس تبریزی شدم، که همزمان شد با تنهاتر شدنم در زندگی، دوباره بنای درد دل کردن با اینبار شمس گذاشتم ، به مرور در ارتباط با شمس حضوری نورانی را در قلبم به وضوح احساس میکردم ، چندین شعر در وصف شمس سرودم او نیز از طریق دیوان شمس تبریزی به وضوح با من سخن میگفت ،
       بیش از این از این راز پرده بر نمیدارم
      سخن کوتاه به ، بنده ایمان دارم که شمس هنوز هم معجزه گر و ارباب سخن است
      برایش از عمق جان مصرعی بیتی ویا غزلی بسرایید
      او پاسختان را خواهد داد .....،
       قلبتان پر از نور ازلی 

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۵۴۶۷ در تاریخ دیروز در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دیروز
      هان ای دل‌ِ مشکین‌سخن پایان ندارد این سخن
      با کس نیارم گفت من آن‌ها که می‌گویی مرا

      ای شمس تبریزی بگو سر‌ّ شهان شاه‌خو
      بی‌حرف و صوت و رنگ و بو بی‌شمس کی تابد ضیا

      مولانا

      درود صفورابانوی بزرگوار خندانک
      صفورا کمربسته ،
      درود بر بانوی عزیزم الهه ی احساس

      اشعار نابی رو از مولانا به اشتراک گذاشتید

      از لطفتون بسیار سپاس گزارم خندانک
      ارسال پاسخ
      صفورا کمربسته ،
      دیروز
      سلام ای شمس تبریزی، بگو باما کلامی خوش
      بشو مهمان این محفل، بنوشان می ز جامی خوش
      چو کردم فاش رازم را، خروشیدی تو در جانها
      درخشانتر شو از دیروز، بخوان مارا به نامی خوش
      طلوعی تازه در راه است، از آن جانب که میآیی
      خموشی را بران از خود، خوشا آیی به کامی خوش
      ربودی عقل را از سر، سپس از نو بنا کردی
      سر شوریده ای بر تن، پراندی جان ز بامی خوش
      برایم مصرعی بفرست، تا قلبم شود روشن
      به جان شاعران بنشین، دهان را شو کلامی خوش
      زنم اینک به لب مهری، که به باشد سکوت اینک
      ز شرق آیم به مهمانی، سکوتت به غلامی خوش
      صفورا کمربسته ،
      دیروز
      هر وقت دلم از عالم و آدم میگیرد
      به دامان شمس میخزم
      دیوان شمس را در آغوش میگیرم و
      از مولانا به خاطر محبتی که از شمس به دل دارد
      میخواهم تا با غزلی مرحمی شود بر زخمهای دل تنهایم
      در آن هنگام همچون بید لرزان میشوم
      نشانی میگزارم مثلا کلمه ای مثل آزردگی یا نام مسیح ویا شبهای تار
      سعی میکنم همیشه از نظر جسمی پاکیزه و خوشبو باشم
      درد دلهایم که تمام میشود کلمه ی نشانه را به شهادت میگیرم
      با اینکه سخت بر خود میلرزم دیوان را میگشایم و در عین ناباوری کلمه ی نشانه را در آن صفحه میابم ، ناگفته نماند که در این گفتگوها همیشه از روح القدس توان میطلبم ، مبادا حضور شیطان در این میان مداخله کند و به توهمات روی آورم.،
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      ۷ ساعت پیش
      چقدرزیبا خندانک درود بر شما
      ارسال پاسخ
      صفورا کمربسته ،
      دیروز
      درود عزیان جان
      بیتی از دیوان شمس تمام زندگی و دیدگاه
      مرا به زندگی کاملا وارونه کرد:
      دوزخ آشامان جنت بخش روز رستخیز
      حاکمانند، نی دعا دانند و نه نفرین کنند
      روز رستخیز آدمی درست در همین دم قرار دارد
      دوزخ آشامان : همانانی هستند که با صبوری سخنان و عمل های زشت و غیر قابل تأیید دیگران را به جان میخرند بی آنکه درازایش طلبی از کسی بپزیرند ، مثلا تعریف و تمجید از اینهمه بردباری،
      جنت بخش: افرادی همیشه رازی اند که مهر و محبتشان را بی دریغ نثار همنوعان خویش کرده و هر جا که باشند با خود خوشی و احوال نیکو به همراه می آورند،
      حاکمانند : که اشاره به وضعیت انسانها در روز قیامت دارد که خود به تنهایی اعمال خویش را همچون حاکم مورد بررسی قرار میدهند،
      نه دعا دانند و نه نفرین کنند: این افراد انقدر به مشیت الهی خویش و دیگران ایمان دارند که نه نیازی به دعا کردن میبینند و نه از روی قضاوتهای نا درست کسی را نفرین میکنند،

      پس انسانهای به کمال رسیده اینک را رستخیز خود میبینند و همچون دوزغ بدیها زشتیها وپلیدیهای این جهان را همچون دوزخی در خود فرو مبرند و عشق و سر زندگی و هم نیکیهای دنیا را تنها برای خود نگه نداشته همه را چونان بهشت با همنوعان خویش قسمت میکنند ، و چون کاملا به احوالات خویش واقفند همچون حاکمی تمام لحظات خویش را در کنترل داشته نه به دعا کردن محتاجند نه به نفرین…،
      دوباره خواندن این بیت هچون نوری درخشان در وجود پر نقص رخنه میکند راهی دراز در پیش است و فرصت ماندنمان بس کوتاه تا مگر روزی این بیت شامل حال تمام مشتاقان عالم گردد،

      دوزخ آشامان جنت بخش روز رستخیز
      حاکمانند نی دعا دانند و نی نفرین کنند.،

      امیدوارم با این مطلب توانسته باشم طلنگر کوچکی بر خود وسپس عزیزان مشتاق زده باشم
      آمین
      صفورا کمربسته ،
      ۹ ساعت پیش
      شمس درباره خودش می‌گوید: «از کلام ما بوی ما می‌آید» این یک‌گونه روش‌شناسی است که اگر سخنی از من نقل شد شما بدانید که معتبر است یا نه؟ قطعاً این بو از طریق جملات مقالات شمس و رساله سپهسالار و مناقب‌العارفین به مشام نمی‌رسد. آدمی باید به تعبیر مولانا در مثنوی زکام هم نداشته باشد. خود شمس مطرح می‌کند من از آن اولیا هستم که متابعان ما هر چه کنند ایشان را خلاف توانم کردن. این متابعان شمس خوانندگان کتاب‌های تاریخی درباره شمس نیستند، بلکه کسانی هستند که با حقیقت شمس پیوندی پیدا کردند. قطعاً این شمس با شمس رمان‌هایی که مطرح شده و پیرمردی تندخو که زنی را با دست‌های خود می‌کشد یکی نیست! مولانا می‌گوید: من مستجاب‌الدعوه هستم آن روز که من از خدا زر خواهم خواستن و دادن یکی باشد.
      صفورا کمربسته ،
      ۹ ساعت پیش
      پیمودن راه حق کار دل است، نه کار عقل. راهنمایت همیشه دلت باشد، نه سری که بالای شانه‌هایت است. از کسانی باش که به نفس خود آگاهند، نه از کسانی که نفس خود را نادیده می‌گیرند.

      قاعده ی دوم از چهل قاعده ی شمس
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      ۷ ساعت پیش
      درود بانو عزیز این مرحله که فرمودید مربوط به اشخاصی مانند شمس یا مولا نا ها می باشد که از من عرف نفس گذشته اند و من عرف رب رو درک نموده اند
      برقرار باشید در پناه حق
      ارسال پاسخ
      صفورا کمربسته ،
      ۶ ساعت پیش
      سپاس خانم قشقایی
      از حضورتون سپاسگزارم
      به مطلب جالبی اشاره کردید
      قلبتون پر از مهر و جاودانگی خندانک
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      ۱ ساعت پیش
      درود و مهر بانو عزیزم ، در پناه حضرت عشق باشید همیشه و مسیرتان لبریز از نورو مهر و زیبایی خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3