پست های وبلاگ

۱
پرسید: «اگر جای پری دریایی بودی، دریا را ترجیح می‌دادی یا زندگی در خشکی را به خاطر عشق شاهزاده؟»
گفتم: «نمی‌دانم اگر در آن موقعیت بودم چه می‌کردم... فقط می‌دانم که حالا
دلم می‌خواهد یک پری دریایی باشم تا بی‌هیچ ترس و واهمه‌ای دل به دریا بزنم...»
.......................................................................

۲
پرسیدم: «آخر افسانه‌ی پری دریایی چه شد؟ با شاهزاده ازدواج کرد؟ یا روحش پر کشید و به بادها پیوست؟»

جواب داد:  «هیچ‌کدام!... به دریا برگشت!»

گفتم: «از کجا می‌دانی؟»

گفت: «از آن جایی که فروغ شاعر می‌گوید "من پری کوچک غمگینی را می‌شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد؛ پری کوچک غمگینی که دلش را در یک نی‌لبک چوبی می‌نوازد آرام آرام..."... 
گوش کن... نوای نی‌لبک را می‌شنوی؟....  نوای نی‌لبک مرا به دریا می‌خواند... شاید قرار است من عاشق‌ترین پری دریایی باشم در یک قصه‌ی تازه...»
...........

شبنم حکیم هاشمی
.............

پی‌نوشت: در قصه‌ی اصلی پری دریایی، پری دریایی در آخر قصه جسم فیزیکی خودش را از دست می‌دهد و روحش به بادها می‌پیوندد که در جمله‌ای از متن شماره‌ی ۲ به آن اشاره شده است.
و در کارتونی که کمپانی والت‌دیزنی بر اساس این قصه ساخته است پری دریایی به آدم تبدیل می‌شود و به خشکی می‌آید و با شاهزاده‌ای که عاشقش است ازدواج می‌کند که هم در جمله‌ای از متن شماره‌ی ۱ و هم در جمله‌ای از متن شماره‌ی ۲ به آن اشاره شده است. و درضمن، همان‌طور که مشخص است در متن شماره‌ی ۲ قسمتی از یکی از شعرهای فروغ فرخزاد هم آورده شده است.